نماد سایت مجاهدت

سختی گفتگو با سرداری که مدام در مأموریت سوریه بود

سختی گفتگو با سرداری که مدام در مأموریت سوریه بود



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در چهلمین سالگرد از شروع دفاع مقدس و یازدهمین هفته متمادی، از کتاب «گیل‌مانا؛ روایت سردار محمد حق بین از هشت سال دفاع مقدس» رونمایی کرد. سردار محمد حق‌بین که نامی آشنا در خطه گیلان است، فرمانده لشکر عملیاتی گیلان و مشاور عالی فرمانده نیروی زمینی سپاه و فرمانده قرارگاه مرکزی امام حسین (ع) است.

سردار حق بین در دوران جوانی در هشت سال دفاع مقدس برای دفاع از سرزمین حضور فعال داشته و پس‌ازآن در مناطق مرزی انجام وظیفه کرده است. فرماندهی که نام او همچون فرمانده دلاورش شهید حاج قاسم سلیمانی لرزه بر داعشیان ظالم می‌اندازد. مردی که با فرماندهی خود توانست به همراه نیروهای شجاع و فداکارش، شهرهای شیعه‌نشین نبل و الزهرا که به مدت چهار سال در محاصره بودند، از محاصره درآورد و امنیت را به مردمان آن‌ها بازگرداند.

مراسم رونمایی با توجه به وضعیت ناشی از شیوع ویروس کرونا بدون حضور رسانه‌ها برگزار شد. به‌منظور آشنایی بیشتر با این کتاب با مرتضی قاضی مدیر گروه مطالعات فرهنگی اجتماعی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، سردار محمد حق‌بین راوی کتاب، سیده نساء هاشمیان سیگارودی نویسنده کتاب و معصومه رامهرمزی ناظر محتوای به گفتگو پرداختیم.

در ابتدای این گفت‌وگو مرتضی قاضی مدیر گروه مطالعات فرهنگی اجتماعی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس با اشاره کتاب «گیل‌مانا» اظهار داشت: کتاب «گیل‌مانا» روایت سردار محمدعلی حق بین از هشت جنگ تحمیلی است، مردان گیلکی که مانا و ماندگار شدند. نویسنده کتاب «سیده نساء هاشمیان» از نویسندگان دفاع مقدس هستند. البته باید گفت تدوین بسیار خوب و فوق‌العاده خانم هاشمیان مرهون راهنمایی سرکار خانم معصومه رامهرمزی ناظر محتوایی کتاب است.

وی در خصوص راوی کتاب بیان کرد: سردار محمدعلی حق بین جزو فرمانده هان گردان تیپ قدس گیلان است. ایشان جانشین فرماندهان گردان کمیل یعنی شهیدان حسن رضوان خواه و محمد اصغری خواه بودند و بعد از شهادت شهید اصغری‌خواه با حکم لشکر قدس، فرمانده گردان کمیل می‌شوند. سردار حق‌بین از سال ۱۳۸۲ تا سال ۱۳۸۶ مسئولیت‌های لجستیک لشکر، جانشینی و فرماندهی تیپ در لشکر را داشته اند و با تیپ تبدیل به لشکر در سال ۱۳۸۶ فرمانده لشکر پیاده قدس گیلان می‌شوند و ۱۰ سال در این مسئولیت خدمت می‌کند. از سال ۹۱ با فعالیت گروه پژاک و پ. ک. ک در کردستان، مأموریت اصلی این یگان به همراه یگان‌های دیگری که در کردستان بودند مقابله با این گروهک‌ها بوده است.

مدیر گروه مطالعات فرهنگی اجتماعی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس افزود: بعد از حمله داعش به سوریه، لشکر قدس گیلان به فرماندهی ایشان مأمور به سوریه می‌شود. ایشان نشان فتح ۳ را هم از دست مقام معظم رهبری دریافت کرده‌اند.

وی با بیان اینکه کتاب «گیل‌مانا» اولین کتاب خاطراتی است که توسط نشر مرز و بوم منتشرشده است، عنوان کرد: در این نشر بدون روتوش و فیلتر به اصل و متن جنگ پراخته می‌شود. یکی از گروه‌هایی از رزمندگانی که خیلی خاطراتشان می‌تواند جنگ را عیان و شفاف منتقل کند فرمانده گردان‌ها و جانشین فرمانده گردان‌ها هستند چراکه در متن ماجرا هستند. سردار حق‌بین این ویژگی را دارد یعنی بااینکه درست از کف شروع کرده است، اما جنگ را خیلی عیان می‌توانیم در زندگی ایشان ببینیم.

قاضی افزود: در این کتاب خیلی از خاطرات با لهجه شیرین گیلکی و با آن فرهنگ بیان‌شده است. از آن طرف هم خاطراتی که خواننده می‌تواند با خواندن آن‌ها سختی‌های جنگ را درک کند و شجاعت و رشادت رزمندگان گیلانی را متوجه شود.

مدیر گروه مطالعات فرهنگی اجتماعی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس با اشاره به اینکه این کتاب در ابتدا به زبان گیلکی نوشته‌شده است، گفت: کتاب در مصاحبه اولیه به زبان گیلکی بوده است. سپس خانم هاشمیان آن را به زبان معیار و زبان فارسی برگرداندند؛ اما بعضی از جملات در کتاب به زبان گیلکی است. در بعضی از جاها نیز درست است که به زبان معیار فارسی است، ولی با تفکر گیلکی است.

قاضی در ادامه به تفاوت کتاب‌های تاریخ شفاهی که مرکز اسناد و دفاع مقدس آن‌ها را منتشر می‌کند با کتاب‌های خاطره نشر مرز و بوم پرداخت و گفت: تاریخ شفاهی که مرکز دارد انجام می‌دهد تاریخ شفاهی جنگ به روایت فرماندهان جنگ است. تاریخ شفاهی موضوعی است و روشی برای گردآوری اطلاعات برای یک موضوع می‌یاشد. البته بدنه اصلی تاریخ شفاهی، خاطره است و از کنار هم قرار دادن این خاطرات می‌توانید آن روایت را استخراج کنید. اما در خاطرات ما اصلاً به آدم‌های سطح کلان کاری نداریم و در نهایت با خاطرات آن افراد سروکار داریم و وارد بُعد شخصی و عاطفی و احساسانی و درونی اشخاص می‌شویم.

وی تاکید کرد: کتاب‌هایی که در نشر مرز و بوم منتشر می‌شوند باوجوداینکه خاطره است، اما از روش‌های تاریخ شفاهی و روش‌هایی مثل راستی آزمایی، تطابق با اسناد دیگر، استفاده از راویان تکمیلی، استفاده از اسناد تکمیلی استفاده و بهره‌گیری می‌شود. البته برای اینکه کتاب برای مخاطب عام تولید شده است کتاب با یونیفرم و شکل جدید است که ان شاءالله بتواند وارد بازار نشر شود و جای خودش را پیدا کند.

در بیان خاطرات همواره سعی کردم از خاطرات شخصی بپرهیزم و بیشتر تجربیات جنگ را مطرح کنم

در ادامه سردار محمد حق‌بین راوی کتاب «گیل‌مانا» از تصمیم خود برای انتشار خاطراتش گفت و بیان کرد: بعد از جنگ، فرهنگی حاکم بود و می‌گفتند نوشتن خاطرات نوعی خودنمایی است و از طرفی نوعی زیاده‌گویی از فعالیت‌ها است و اجر و ثواب کارها از بین می‌رود. به همین دلیل زیاد برای نگارش خاطراتم رغبتی نداشتم. اما بعداً متوجه شدم بعضی از گفته‌های ما به درد آیندگان خواهد خورد و به همین علت تصمیم گرفتم تا برخی از خاطرات و تجربیاتم را ثبت و ضبط و تبدیل به کتاب شود.

وی با اظهار به اینکه در بیان خاطرات همواره سعی کردم از خاطرات شخصی بپرهیزم و بیشتر تجربیات جنگ را مطرح کنم، تصریح کرد: یعنی یک اتفاقاتی شاید در روزشمار جنگ برای من و مجموعه گردان من افتاده که هم شیرین و هم به‌صورت خاطره باشد آن‌ها را مطرح کردم که بتواند برای آیندگان درسی شود هم برای آگاهی از سختی‌هایی که رزمندگان و شهدا کشیدند و هم زوایای جنگ را متوجه شوند.

سردار حق‌بین با اشاره به حضور خود در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل در دوران دفاع مقدس یادآور شد: من روزهای اول جنگ به‌عنوان یک بسیجی احساس مسئولیت کردم و به جبهه رفتم. اما بنا به هر دلیلی تصمیم گرفتم در جنگ بمانم و دیگر تا پایان جنگ و حتی بعد از جنگ هم دو سال آنجا ماندم. هم وظیفه دینی و هم وظیفه ملی‌ام بود که در این جنگ شرکت کنم خدا هم توفیق داد در این جنگ شرکت کردم. هرچند در این جنگ ضایعات فراوانی از جهت از دست دادن دوستان و اقوام و عزیزان دیدم، اما بر ما یک تکلیف بود، خیلی‌ها احساس تکلیف کردند من هم جزئی از این ملت بزرگ بودم که ادای دین کردم.

وی به نویسنده کتاب اشاره کرد و گفت: خانم هاشمیان یک نسبت سببی با بنده داشتند. بعد از جنگ، ما رفت‌وآمد خانوادگی زیادی داشتیم. در واقع مشوق من برای نگارش خاطراتم، ایشان به همراه همسرم بودند. روزهای اول دفتری برداشتم و خاطراتم را نوشتم، اما بعد فهمیدم که از این نوشته‌ها کتابی درنمی‌آید به همین علت این نوشته‌ها را به خانم هاشمیان دادم خواندند و از لابه‌لای نوشته‌های من سؤال طرح کردند و با من مصاحبه کردند.

راوی کتاب «گیل‌مانا» در پاسخ به این پرسش که چرا نگارش این کتاب را به خانم هاشمیان سپرده است، پاسخ داد: یک علتش این بود که ایشان فرد توانمندی بود. از طرفی، چون من در گردان کمیل بودم و همسر ایشان هم فرمانده همین گردان بود که به شهادت رسید، خانم هاشمیان خیلی از موضوعات را از زبان من در سخنرانی‌ها و در نشست‌ها شنیده بود و می‌دانست که بنده اطلاعات زیادی از این گردان دارم.

وی افزود: نگارش این کتاب بیش از پنج شش سال طول کشید و زحمت زیادی بر گردن خانم هاشمیان افتاد. حتی یکی دو بار منصرف شده بودند و می‌گفتند «با شما نمی‌شود کار کرد. می‌آیید اینجا یک ساعت با من صحبت می‌کنید و به سوریه می‌روید تا دو سال دیگر. من اصلاً نمی‌توانم شما را حتی تلفنی پیدا کنم» می‌گفتم حالا قسمت من همین است.

سردار حق‌بین به خاطرات خود که در کتاب مطرح‌شده اشاره کرد و گفت: خاطراتی که در این کتاب مطرح کرده‌ام همه خاطراتم از دوران دفاع مقدس نیست چراکه بنای من این نبود که من خاطره بگویم و مردم با خواندن آن خاطرات یا خوشحال شوند یا نگران شوند و آنی بگذرد. من بنا داشتم مسائلی را ثبت کنم که یک مقدار هم بوی خاطره داشته باشد، اما مردم حس کنند که یک اتفاق مهمی در کشور رخ داده است.

وی افزود: در این کتاب سعی کردم چارچوبی را مشخص کنم و هرکسی این چارچوب را بپذیرد آینده این کشور را هم می‌پذیرد، خطراتی که دشمنان دارند بر اساس آن ما را تهدید می‌کنند می‌تواند خوب قضاوت کند و بپذیرد.

حق‌بین با اشاره به اینکه اتفاقاتی که در عملیات والفجر ۱۰ رخ داده و در کتاب «گیل مانا» خم مطرح کردم، همواره در خاطرم مانده است، گفت: سخت‌ترین عملیات که بهترین دوستانم که در طی این دوران با هم سختی‌های فراوانی کشیده بودیم، در یک روز بسیار سخت از دستشان دادیم که آن روز هیچ‌گاه یادم نمی‌رود نهم فروردین سال ۶۷ که هم برادرم و هم بیش از چهل نفر بهتر از برادرم را از دست دادم و نمی‌توانستم آن‌ها را بیاورم یعنی اصلاً نمی‌توانستیم آن‌ها را حرکت دهیم و جا گذاشتم و برگشتم.

وی با اشاره به چارچوب حاکم بر کتاب «گیل مانا» اظهار کرد: نسل جوان امروز هرکسی این کتاب را بخواند برایش جالب خواهد بود چراکه نویسنده در آن یک چارچوبی را رعایت کرده است. یعنی یک نفر که می‌خواهد خودش را دریابد می‌تواند ببیند بالاخره یک آدمی که کم شیطان نبود، کم درسخوان نبود و خیلی هم حوصله نظامی‌ها را نداشت، همین‌طوری آمد و مراحل را پیمود تا جایی که یک فرمانده نظامی شد.

راوی کتاب «گیل‌مانا» با اشاره به اقدامات دشمنان مبنی بر تحریف فرهنگ دفاع مقدس، متذکر شد: دشمنان می‌خواهند مقدس بودن جنگ را بردارند و به‌گونه‌ای دفاع مقدس ما را کمرنگ کنند یا سروته آن را بزنند. این تلاش دشمن است، اما مردم ما هم به‌راحتی تن نمی‌دهند، چون مردم می‌بینند که ما بیش از قریب به سیصد هزار شهید داده‌ایم. این را مردم تجزیه‌وتحلیل می‌کنند، جوان‌های این نسل و نسل‌های بعد این را تحلیل می‌کنند و می‌گویند این شهدا داوطلبانه و آگاهانه رفتند. بله دشمن در یک مقطعی فشار می‌آورد، آن‌قدر سیاه نمایی می‌کند بعضی‌ها هم فریب می‌خوردند طبیعی است. اما همیشه دشمن نمی‌تواند این فشار را بیاورد، همیشه دشمن این توانایی را ندارد و همیشه هم این‌گونه نخواهد بود که ما این‌قدر علناً از نظر فرهنگی داریم ضعیف عمل می‌کنیم. مطمئن باشید اوضاع فرهنگی جامعه ما خیلی بهتر از وضعیتی که الآن هست خواهد شد.

در ادامه با سیده نساء هاشمیان سیگارودی که همسر شهید محمد اصغری خواه فرمانده گردان کمیل است و کتاب «گیل‌مانا» چهارمین اثر ایشان در حوزه دفاع مقدس است ، به گفتگو پرداختیم. وی در ابتدا از چرایی تصمیمش برای نگارش خاطرات سردار حق‌بین سخن گفت و بیان کرد: من در ابتدا آقای حق‌بین را نمی‌شناختم، در عملیات کربلای ۲ رزمندگان لنگرود شهدای زیادی را تقدیم انقلاب کرده بودند. آن زمان خانواده‌ها برای دریافت اطلاعات از فرزندانشان نزد سردار حق‌بین می‌رفتند و من تا آن زمان نمی‌دانستم ایشان چه کسی است. در عملیات والفجر ۱۰ زمانی که همسرم به شهادت رسید سردارحق‌بین که قبلاً معاون ایشان بود به فرماندهی گردان کمیل منصوب شدند. بعد از شهادت همسرم آقای حق‌بین با خواهر شهید اصغری‌خواه ازدواج کردند.

وی افزود: زمانی‌که سردار حق‌بین به فرماندهی لشکر رسیدند، وقتی اطرافیان پای خاطراتش می‌نشستند اصرار داشتند که کتاب خاطراتش را بنویسد. ایشان هم تصمیم گرفت که من این کتاب را نگارش کنم، چون من از خصوصیات اخلاقی و خانوادگی و روحیات ایشان بیشتر از سایر نویسندگان پیشنهاد شده، اطلاع داشتم. من هم قبول کردم.

نویسنده کتاب «گیل‌مانا» از دشواری‌های نگارش این کتاب گفت و اظهار کرد: یکی از مشکلاتم برای نگارش کتاب زمانی بود که می‌خواستم با سردار حق‌بین مصاحبه انجام دهم و ایشان خاطراتشان را بگویند. گاهی اوقات در میانه کار بودیم که سردار برای مأموریت‌های چندماهه حتی چندساله به سوریه اعزام می‌شدند و کار ابتر می‌ماند. ضمن اینکه مکان مشخصی برای مصاحبه نداشتم و مجبور بودم که بروم در خانه‌شان اتراق کنم و از صبح تا غروب منتظر بمانم تا از سر کار برگردند یا از زمان‌های مرده بعد از شام یا بعد از نماز صبح استفاده کنم.

ماجرای عجیب نام‌گذاری کتاب

وی به نحوه انتخاب عنوان کتاب اشاره کرد و توضیح داد: زمانی که کار ویراستاری شد، بنده به مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس دعوت شدم تا برای عنوان کتاب نام‌گذاری کنم. آن روز آخرین باری بود که جلسه داشتیم. آقای قاضی هم تشریف داشتند شاید نزدیک چهل عنوان را پیشنهاد دادم. آن زمان سردار در گیلان غرب مأموریت داشتند. وقتی با سردار تماس می‌گرفتند که سردار این خوب است؟ می‌گفت هرچه حاج‌خانم بگوید. ولی هیچ‌کدام به دل من نمی‌نشست. در نهایت به منزل بازگشتم.

وی افزود: در راه با شهدا حرف زدم و گفتم «شهدا، در این کتاب شاید بیش از صد نام شهید آورده شده است شما کمکمان کنید»، از آن‌طرف هم سردار گفته بودند «دوست ندارم عنوان کتاب اسم من باشد. هدف من زنده کردن نام بقیه شهدا است مخصوصاً دو فرمانده‌ای که من با آن‌ها زندگی کردم و معاونت آن‌ها را بر عهده داشتم. هرچقدر من راوی این کتاب هستم، اما نمی‌خواهم به نام من تمام شود.» دلم خیلی گرفته بود همین‌طور که داشتم می‌آمدم، احساس کردم کلمه «گیل‌مانا» در قلب و ذهن من جای گرفت. دیگر همان‌جا به خانم رامهرمزی زنگ زدم و گفتم عنوان کتاب را پیدا کردم.

هاشمیان با اشاره به محتوای کتاب «گیل‌مانا» گفت: این کتاب به‌طور کامل خاطرات سردار حق‌بین است یعنی از زمان حضورشان در جبهه که در شناسنامه خود دست برد تا هشت سال دفاع مقدس و بعد زمانی که مسئولیت مرزها را بر عهده داشتند و سپس فرماندهی لشکر را به عهده گرفتند.

وی متذکر شد: در کتاب «گیل‌مانا» خاطرات سردار از سوریه نیامده است، چون من فقط می‌خواستم از دفاع مقدس سخن بگویند و، چون درصد زیادی از خاطراتشان مربوط به هشت سال دفاع مقدس است و افراد زیادی در کنارش به شهادت رسیدند این بود که بیشتر می‌خواست نام شهدا زنده شود.

نویسنده کتاب «گیل‌مانا» یادآور شد: کتاب از وحدت زمانی برخوردار است و به ترتیب عملیات‌ها در سال‌های متمادی خاطرات چینش یافته‌اند البته بعضی جاها فلش بک به گذشته سردار زده‌ام و خاطره‌ای از دوران قدیم ایشان آورده شده است. مثلاً وقتی‌که در چزابه بودند و آرزوی حمام داشتند از آنجا فلش بک زدم و حمام رفتن کودکی‌هایشان را به تصویر کشیدم.

وی با اظهار به اینکه کتاب «گیل‌مانا» شامل تمامی خاطرات سردار نیست، تصریح کرد: اگر قرار بود تمامی خاطرات سردار حق‌بین را می‌نوشتم، چندین جلد کتاب می‌شد. همچنین خود راوی می‌گفت نباید زیاده‌گویی شود.

هاشمیان در خصوص منابع خود برای نگارش کتاب خاطرات سردار حق‌بین عنوان کرد: قبل از شروع نگارش کتاب، کنگره سرداران گیلان یکسری مصاحباتی از ایشان در آرشیوشان داشتند. این اسناد کمک خوبی برای من بود. همچنین خودشان یک دفتر یادداشت داشتند که حدود پنجاه شصت صفحه بود و بعد از شهادت همسرم یادداشت‌هایی در آن نوشته بود که از آن‌هم استفاده کردم. برای رفع نقایص هم از خود سردار حق‌بین سؤالات را می‌پرسیدم.

وی با اشاره به اینکه سردار در هنگام بیان خاطرات خود به‌صورت گیلکی می‌گفت و من فارسی می‌نوشتم، اظهار کرد: در بعضی جاهای کتاب کاملاً مشخص است که اصلاً هم نویسنده و هم گوینده گیلانی هستند؛ و ازآنجاکه بعضی از جملاتی که تکان‌دهنده بود و جاذبه بیشتری دارد، مطالب به‌صورت گیلکی مطرح‌شده است. مثلاً در عملیات کربلای ۲ وقتی آقای حق‌بین خودش برمی‌گردد و تعداد زیادی از افراد خانواده‌اش اسیر و مجروح می‌شوند. هنگامی‌که پدرشان می‌پرسد فلانی کجاست؟ شهید شد، فلانی کجاست؟ اسیر شد، آن‌یکی کجاست؟ خبر ندارم. پدرشان با لهجه گیلانی می‌گوید «تو چه غلط کردنِ وَسه برگشتی؟» (تو برای چه غلط کردنی برگشتی؟)

نویسنده کتاب «گیل‌مانا» ضمن بیان اینکه تا قبل از انتشار کتاب بیش از چهل‌وشش بار این کتاب را خواندم، گفت: چهل‌وشش بار این کتاب را خواندم و هربار غلط‌گیری و مرتب حذف و اضافه کردم؛ و هر بار آن قسمتی که خیلی تحت تأثیر قرار می‌گرفتم باعث شد در تنهایی بلندبلند گریه کنم. یکی از این بخش‌ها شهادت شهید رضوان خواه بود که خیلی برای من سخت بود، چون از دوستان خانوادگی ما بودند. یک مورد هم شهادت همسرم.

هاشمیان در خاتمه با بیان اینکه این کتاب مخاطب را ارضاء نخواهد کرد، مخصوصاً آن‌هایی که روی سردار حق‌بین شناخت دارند، گفت: مطمئنم که اگر دوستان آقای حق‌بین این کتاب را بخوانند می‌گویند چرا این را نگفتی، چرا آن را نگفتی؟ بنابراین اگر کسی دوباره بخواهد خاطرات سردار حق‌بین را بنویسد، ایشان باز هم مطالب دیگری برای گفتن خواهند داشت که برای جلوگیری از زیاده‌گویی با بنده مطرح نکردند.

زندگی در سراسر کتاب موج می‌زند

در ادامه معصومه رامهرمزی نویسنده کتاب «امدادگر کجایی» که خاطرات یک امدادگر داوطلب را درصحنه نبرد روایت کرده، این بار به‌عنوان ناظر محتوایی کتاب «گیل‌مانا» نقش‌آفرینی کرده است. وی با اشاره به ویژگی‌های این کتاب عنوان کرد: این کتاب دارای چند ویژگی منحصربه‌فرد است که آن را از سایر کتاب‌ها متمایز می‌کند. با اینکه موضوع کتاب خاطرات صحنه نبرد سردار حق‌بین در جبهه است، اما زندگی در سراسر کتاب موج می‌زند و روایت میان مفهوم جنگ و زندگی در رفت‌وبرگشت است.

وی افزود: سردار حق‌بین اهل استان گیلان است و کتاب با توصیفات بسیار زیبا از استان گیلان و محل زندگی ایشان که شهرستان لنگرود و روستاهای اطراف لنگرود شروع می‌شود. ما در این کتاب بوم زیست فضای استان گیلان را خیلی زیبا و تصویری مشاهده می‌کنیم. سردار فرزند یک کشاورز و مأنوس با طبیعت بوده‌اند و با شروع و ادامه جنگ ایشان از یک محیط سرسبز و زیبا وارد فضایی کاملاً متفاوت و صحنه‌های عجیب رزم و نبرد می‌شوند. زندگی و جنگ در این کتاب واقعاً پیوند بسیار نزدیکی دارد و خیلی زیبا مطرح‌شده است.

ناظر محتوایی کتاب «گیل‌مانا» با بیان اینکه صداقت راوی عامل مهمی است که سبب تمایز این کتاب با کتاب‌های دیگر شده است، اظهار کرد: نمی‌خواهم بگویم راویان دیگر صادق نیستند همه راویان صادق هستند، ولی راوی این کتاب بااینکه یک انسان بزرگی است و در سوریه جزو سرداران بزرگ ما هستند، اما هنوز اخلاقش خاکی است، هنوز هم منش، نوع حرف زدن، نوع رفتار ایشان و حسی که به انقلاب و خدمت کردن به مردم دارد همانند یک بسیجی است و حس و حال رزمندگان در دهه شصت را دارد.

وی افزود: محتوای کتاب یک رگه طنز لطیف و شیرینی دارد که خیلی از جاها خواننده به زیبایی طعمش را حس می‌کند به نظر من آن قسمت‌ها خیلی دل‌نشین است.

رامهرمزی متذکر شد: به اعتقاد بنده نکته‌ای که در محتوا و مضمون کتاب‌های دفاع مقدس باید دیده شود این است که این آدمی که در آن هشت سال طلایی که نقطه اوج آدم‌ها برای رشد و کمال و تهذیب نفس و اخلاق‌مداری بوده است امروز هم باید همان باشند و شاید حتی خیلی بهتر و سردار حق‌بین این ویژگی را دارد. یعنی امروزش به‌مراتب زیباتر از آن هشت سال و پربارتر است. این هم یک بحثی است که در کتاب به‌خوبی درک می‌شود.

وی به ویژگی دیگر کتاب «گیل‌مانا» اشاره کرد و گفت: سردار حق‌بین به جهت اخلاصی که دارد از همان اول می‌گفت این کتاب، کتاب من نیست بلکه کتاب شهدا و فرماندهان گیلان است. ما در این کتاب واقعاً همه این رزمندگان را می‌بینیم؛ یعنی این کتاب توانسته است یک دریچه‌ای باشد که ما با رزمندگان خالص و مخلص گیلان و تلاشی که در جنگ کردند آشنا شویم.

ناظر محتوایی کتاب «گیل‌مانا» در خصوص قلم نویسنده و گفتگوهای راوی به زبان گیلکی اظهار کرد: نکته دیگری که در کتاب خیلی زیباست این است ما با زبان و ادبیات گیله‌مردان و گیله‌زنان آشنا می‌شویم، خیلی از محاوره‌هایی که در کتاب آمده به زبان گیلکی است، بسیاری از آداب و سنن گیلانی‌ها را در این کتاب می‌شناسیم و از آن لذت می‌بریم.

وی بر تسلط نویسنده بر موضوع کتاب تأکید کرد و یادآور شد: نویسنده کتاب خانم هاشمیان، همسر شهید اصغری‌خواه است. این شهید بزرگوار فرمانده سردار حق‌بین بودند. وی کاملاً به خاطرات سردار اشراف دارد، چون همسرش در جای‌جای کتاب است. این موضوع باعث می‌شود که یک اتحاد معنایی بین نگاه نویسنده و روایت راوی به وجود بیاید و یک یکپارچگی و وحدتی در کار ایجاد شود.

رامهرمزی به مشکلات نویسنده برای نگارش کتاب «گیل‌مانا» اشاره کرد و گفت یکی از مشکلات خیلی جدی که خانم هاشمیان با آن مواجه بودند این بود که سردار بسیار مشغله داشتند و در انجام مصاحبه مرتب در تردد بودند. چند سال هم در سوریه حضور داشتند. نویسنده واقعاً به‌سختی از ایشان مصاحبه می‌گرفتند یعنی از هر ساعتی و از هر فرصتی که ایشان به ایران می‌آمدند استفاده می‌کردند.

وی اظهار کرد: با توجه به اینکه کتاب‌های زیادی در خصوص خاطرات رزمندگان و فرماندهان گیلانی هنوز به چاپ نرسیده است این کتاب می‌تواند مرجعیت اسنادی برای انتشار کتاب‌های بعدی را داشته باشد.

ناظر محتوایی کتاب «گیل‌مانا» افزود: یکی از تفاوت‌های جدی کتاب‌هایی که در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به چاپ می‌رسد تطبیق روایت راوی با اسناد جنگ است. خانم هاشمیان نویسنده توانمند کتاب و سردار حق‌بین برای پاسخگویی به این انتظار مرکز و گروه مطالعات غیرنظامی همکاری بسیار خوبی داشتند و تلاش زیادی کردند.



منبع خبر
خروج از نسخه موبایل