نماد سایت مجاهدت

شهید «میرفتاح فتاح‌زاده»؛ مداحی که به موج‌های خروشان کارون پیوست

شهید «میرفتاح فتاح‌زاده»؛ مداحی که به موج‌های خروشان کارون پیوست


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از تبریز، حکایت شهدای مداح، حکایت حنجره‌های خونینی است که روزگاری با نوای گرم خود صفابخش مجالس حسینی رزمندگان اسلام در جبهه‌ها بودند و سرانجام در راه مراد خود حضرت سیدالشهداء (ع)، شربت شهادت نوشیدند.

«میرفتاح فتاح‌زاده میاندوآب» از جمله این ذاکران عاشق‌پیشه است؛ وی سوم مردادماه سال ۱۳۳۵ در تبریز دیده به جهان گشود. او که خود از خاندان سادات بود، از نوجوانی به نماز و اهل‌بیت (ع) عشق و علاقه فراوانی داشت. پدرش «سید محمد» به تربیت فرزندانش اهمیت زیادی می‌داد. «میرفتاح» ۱۳ ساله بود که پدرش از دنیا رفت و مسئولیت او برای اداره خانه بیش‌تر شد.

پس از گرفتن دیپلم در آموزش و پرورش استخدام شد و شغل شریف معلمی را برگزید. «میرفتاح» پس از ازدواج، راهی جبهه‌های حق علیه باطل شد و این درحالی بود که برادرش «میرصمد» نیز پاییز سال ۱۳۶۲ در عملیات «والفجر ۴» به شهادت رسیده بود.

برادر دیگرش می‌گوید: وقتی سید عازم جبهه بود، دختر کوچولویش گریه می‌کرد و ناراحت بود. هرچه به «میرفتاح» اصرار کردم که برادرت «صمد» به شهادت رسیده است و اکنون به خاطر فرزندانت در رفتن به جبهه عجله نکن؛ ولی او اعتقاد قلبی و عملی به هدفش داشت.

«میرفتاح» در اوقاتی که با رزمندگان برای استراحت در چادر حضور داشت، صحبت‌های ارزشمندی بیان می‌کرد. چند روز قبل از عملیات «کربلای ۴» نوحه‌هایی از شهدای عملیات «بدر» را از کتاب «پیام عاشورا» که «بیوک آسایش» منتشر کرده بود، برای نیرو‌ها خواند و حاضران سینه زدند. در مرثیه‌هایش سوز خاصی بود و خودش نیز اشک می‌ریخت. مدتی بعد برای فراگیری غواصی، به جمع غواصان پیوست؛ گرچه آموزش در رودخانه کارون در سرمای استخوان‌سوز خوزستان خیلی دشوار بود؛ اما «میرفتاح» با شوق زیاد در اول ستون حرکت می‌کرد و با سرود‌ها و نوحه‌هایش به رزمندگان روحیه می‌داد.

۱۹ آذر سال ۱۳۶۵ روز غمگینی برای رزمندگان گردان «حبیب بن مظاهر» لشکر ۳۱ عاشورا بود؛ چراکه «میرفتاح» درحین آموزش غواصی به شهادت رسید. روحش به بهشت پرواز کرد تا این‌بار بهشتیان را با نوای زیبای خود بهره‌مند سازد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خروج از نسخه موبایل