نماد سایت مجاهدت

موقعیت‌های جدید در جبهه مقاومت

موقعیت‌های جدید در جبهه مقاومت



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: «با تمام قدرت و توانایی در چارچوب محور مقاومت و در چارچوب معادله قدس حضور داریم و بخش جداناپذیر از معادله‌ای هستیم که سیدحسن نصرالله اعلام کرد و تهدید قدس یعنی یک جنگ منطقه‌ای در چارچوب محور مقاومت … مردم ما در همه امور و تا جایی که می‌توانند با محور مقاومت برای ایستادگی در مقابل دشمن اسرائیلی و توطئه‌های آمریکا هماهنگ خواهند بود و مردم یمن به حق آزادی و استقلال و کرامت خود و مقاومت اسلامی در خلاصی از توطئه‌های آمریکا و اسرائیل پایبند است.»

این فرازی از سخنان سیدعبدالملک بدرالدین الحوثی است که در روز پنج‌شنبه گذشته در سالگرد روز «فریاد بر سر مستکبران» بیان گردید. نکته این سخنان اعلام رسمی یمن مبنی بر قرار گرفتن در محور مقاومت است. اینکه یک ملت پس از هفت سال تحمل یک جنگ پرشدت و در حالی که «حمایت ایران» یکی از اتهامات سنگین و یکی از دلایل مورد حمله قرار گرفتن است، تاکید می‌کند که یکی از اعضای محور مقاومت است، ارزش بسیار زیادی دارد.

البته این دومین اتفاقی از این نوع بود که طی یک ماه اخیر رخ داده است. پیش از این، مقاومت فلسطین در حین جنگ و در حالی که به شدت زیر بمباران رژیم صهیونیستی قرار داشت، رسما اعلام کرد که فلسطین بخشی از محور مقاومت می‌باشد. در این میان تبادل چندین پیام بین آنان با رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرمانده نیروی قدس در حین جنگ و پس از آن هرگونه تردید در این‌باره را برطرف کرد. این واقعه اگر اهمیت بیش از پیروزی بر ارتش صهیونیستی نداشت کمتر از آن هم نبود چرا که از یک‌سو فضای ذهنی فلسطینی‌ها و یأس آنان از محور عربی سازشکار را نشان می‌داد و این برای صهیونیست‌ها، بسیار خطرناک به حساب می‌آید و از سوی دیگر از تعهد بقیه اعضای محور مقاومت در حمایت عملیاتی و نظامی از مقاومت فلسطین خبر می‌داد و این هم بیانگر وضعیتی جدید به ضرر رژیم اسرائیل به حساب می‌آید. کما اینکه سید عبدالملک بدرالدین در سخنان روز پنج‌شنبه خود با صراحت گفت ما در چارچوب معادله قدس حضور داشته و بخش جدائی‌ناپذیر از این معادله هستیم. در این خصوص نکاتی وجود دارد:

۱- اظهارات یک ماه اخیر مقامات مقاومت فلسطینی، یمنی، لبنانی و سوری بیانگر آن است که تلاش‌هایی که طی حدود دو سال اخیر برای درگیرسازی هر بخشی از مقاومت با مسائل پیچیده اقتصادی سیاسی و اجتماعی و بازداشتن آنان از مسائل عمومی منطقه- و به‌ویژه موضوع حساس فلسطین- با شکست مواجه گردیده و حتی این توطئه پیچیده، سبب تصریح بیشتر این واحدها به حضور در جبهه مقاومت شده است. در اینجا رژیم صهیونیستی با سه حادثه قابل تامل مواجه گردید یکی از این حوادث شلیک چندین فروند موشک از خاک لبنان به سمت مناطق شمالی فلسطین اشغالی طی دو نوبت بود. این حادثه باعث سراسیمگی زیاد رژیم صهیونیستی شد تا جایی که مقامات فرانسوی را وادار کرد تا در تماس با حزب‌الله از عدم مداخله لبنان در جنگ اخیر اطمینان حاصل کند. اتفاق دوم شلیک چند موشک از خاک سوریه به سمت مناطقی در شمال فلسطین اشغالی بود که در نوع خود مسبوق به سابقه نبود این موضوع هم سبب نگرانی رژیم اسرائیل شد به ویژه آنکه بشار اسد رئیس‌جمهور سوریه در حین جنگ ۱۲ روزه اخیر، همبستگی خود را با فلسطین، قدس و رزمندگان آن اعلام کرد که این هم در ۱۰ سال اخیر سابقه نداشت. در واقع شلیک موشک‌ها از قنیطره و اظهارات اسد نشان دادند سوریه در حال تغییر وضعیت می‌باشد. اتفاق سوم هجوم ساکنان فلسطینی اردوگاه‌ها در لبنان و اردن به سمت مرزهای شمالی و شرقی فلسطین اشغالی بود که به شهادت دو نفر از آنان انجامید این واقعه نشان داد از این پس اردوگاه‌ها هم وارد منازعه شده و بخشی از هر نوع جنگ که یک طرف آن اسرائیل باشد، به حساب می‌آیند که این هم بخشی از تغییر معادله امنیتی و سیاسی به ضرر اسرائیل است. این مسایل خود به خود وزن مواضع سیدعبدالملک بدرالدین و اسماعیل هنیه و یحیی سنوار را افزایش می‌دهد.

۳- نکته دیگر در اظهارات توأمان مقامات مقاومت در یمن، لبنان، سوریه و فلسطین نشان می‌دهد که پس از گذشت سال‌های سخت، هم‌اینک مخاطرات و هزینه‌های قرار داشتن در محور مقاومت- محور ضدآمریکایی و ضداسرائیلی- کم شده است و به بیان دیگر فصل سختی و هزینه به پایان آمده و فصل افتخار و نتیجه‌گیری فرا رسیده است. یک زمانی کمتر انتسابی به جمهوری اسلامی سبب بروز انواعی از مشکلات برای فرد منتسب می‌شد. امروز به دلیل گسترش مقاومت در منطقه از یک سو و شکست‌های پیاپی اجزای نظام سلطه در منطقه از سوی دیگر، هزینه حضور در محور مقاومت به شدت پایین آمده است. این موضوع خود می‌تواند بیانگر شروع فصل جدیدی از روابط درونی و بیرونی اجزای جبهه مقاومت با یکدیگر و کارآمدتر و علنی‌تر شدن این رابطه باشد. وقتی سیدعبدالملک با صراحت می‌گوید ما بخشی از محور مقاومت و بخشی از معادله قدس هستیم به این معناست که توانایی آن به نقطه‌ای رسیده که می‌تواند در حین مواجهه با جنگ سنگین عربستان و امارات، از قدس و فلسطین حمایت نظامی کند. این به خودی خود خروج منطقه از وضع گذشته را نشان می‌دهد. در سال‌های اخیر تلاش زیادی صورت گرفت تا زیر چتر «عادی‌سازی رابطه کشورهای عربی و اسلامی منطقه و رژیم صهیونیستی» وضع منطقه تعریف و تحدید شود. دولت آمریکا و بعضی از رژیم‌های عربی برای این کار زحمت زیادی کشیدند اما به جایی نرسید تا جایی که سعودی‌ها در حین جنگ ۱۲ روزه اخیر رژیم صهیونیستی و فلسطین، از موضع حمایت از فلسطین در برابر رژیم برآمد و به ایران هم پیغام داد که «این حمایت به معنای پایان پرونده عادی‌سازی روابط عربی با اسرائیل است». با این وصف می‌توان گفت با پایمردی عناصر مقاومت در منطقه، زمان هزینه‌های سنگین مقاومت به پایان رسیده است. ان مع العسر یسرا.

۴. منطقه کمی قبل از شهادت سردار سرفراز اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی در عراق، لبنان و سوریه درگیر توطئه‌ای پیچیده و سهمگین گردید و بیش از ۲۰ ماه به درازا کشید. این توطئه حدود چهار ماه پیش از شهادت جانگداز سردار سلیمانی شروع گردید و تا اوایل سال جاری استمرار پیدا کرد. مبنای این توطئه این بود که با یک طرح اقتصادی، ‌ پایه‌های امنیتی و سیاسی دولت در عراق، سوریه و لبنان فرو بریزد و بساط مقاومت در این کشورها برچیده شود. در عراق با به میدان آمدن عناصری که وابستگی آنها به آمریکا روشن بود، از دولت مشروعیت‌زدایی شد و کابینه عادل عبدالمهدی ناگزیر به استعفا گردید پس از آن آمریکایی‌ها طی چند نوبت حمله به اجزاء حشدالشعبی- بعنوان رکن مهم امنیتی در حفظ دولت و نظام سیاسی- صورت گرفت اما این به نتیجه نرسید و آخرین برآوردهایی که آمریکایی‌ها از صحنه داخلی عراق انجام دادند بیانگر آن است که با برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی در مهر ۱۴۰۰ بار دیگر همین گروه‌های پارلمانی موجود در عراق با اکثریت نسبی نیروهای مقاومت رأی می‌آورند بر این اساس در روزهای اخیر نغمه به تأخیر انداختن دوباره برگزاری انتخابات مطرح گردید که البته این هم چاره‌ساز نیست چرا که برگزاری انتخابات در مهر ماه ۱۴۰۰ یا اردیبهشت ۱۴۰۱ تغییری در آرایش موجود پدید نمی‌آورد. در لبنان دولت حریری وادار به استعفا شد اما با گذشت ۲۰ ماه شرایط داخلی لبنان تغییر عمده‌ای پیدا نکرده و حتی حریری – که از سوی عربستان به مماشات در برابر حزب‌الله متهم بود- نتوانسته کابینه جدیدی تشکیل دهد و اداره امور کماکان در اختیار حسان دیاب قرار دارد. در سوریه نیز توطئه تحریم‌های جدید اقتصادی، مردم را از حکومت جدا نکرد و نتایج انتخابات اخیر ریاست جمهوری که پس از حدود ۱۵ ماه از شروع تحریم‌های سنگین قیصر برگزار شد، از ابطال تلاش‌های آمریکا و عوامل منطقه‌ای آن خبر می‌دهد.

آمریکا و عوامل آن گمان می‌کردند می‌توانند با فشارهای اقتصادی و واداشتن دولت‌ها در کشورهای مقاومت به کناره‌گیری از قدرت، شرایط منطقه را دگرگون کنند و اساساً سردار شهید سلیمانی در این چارچوب تحلیلی به شهادت رسید اما امروز با گذشت حدود ۲۰ ماه از این توطئه و علنی شدن شکست آن باید به سردار اسماعیل قاآنی دست مریزاد گفت. او در دوره کوتاه مسئولیت خود با ادراک دقیق شرایط منطقه و ظرایف آن و با به کار بستن تجربه‌های ارزشمندی که در دوره شهید به دست آمده است، این وضعیت پیچیده را به خوبی مدیریت کرده و به فتح‌الفتوحی بزرگ نایل آمده است. امروز در شرایطی به راحتی می‌توانیم از شکست توطئه‌ها و پیروزی مقاومت حرف بزنیم که در متن قضایای ۲۰ ماه اخیر با مخاطرات پیچیده‌ای مواجه بوده‌ایم. رسیدن لیر لبنان به پایین‌ترین قیمت خود طی ۴۰ سال اخیر – از ۱۵۰۰ لیر در برابر یک دلار به ۱۲۰۰۰ لیر در برابر یک دلار طی حدود ۱۵ ماه- برای کشوری با اقتصاد کوچک لبنان رویداد ساده‌ای نبود. مدیریت درست افکار جامعه لبنان برای سقوط نکردن در طراحی آمریکا در این شرایط بسیار دشوار بود کما اینکه رسیدن لیر سوریه از ۵۰۰ واحد در برابر یک دلار به ۱۰۰۰۰ واحد برای اقتصاد کوچک و در حال جنگ سوریه شرایط بسیار دشواری را پدید می‌آورد و امکان دوباره‌ای برای فعال شدن مخالفان بشار اسد ایجاد می‌کرد و مدیریت درست این صحنه کار به شدت پیچیده‌ای بوده که تجربه قبلی هم برای آن وجود نداشت.

و بالاخره باید گفت پیوستن علنی و اعلامی مقاومت یمن و مقاومت فلسطین طی یک ماه اخیر به جبهه مقاومت، رویداد بسیار مهمی است که نباید به سادگی از کنار آن گذشت. این موضوع هم چشم‌انداز جدیدی را به ما نشان می‌دهد و هم از ظرفیت جدیدی برای جبهه مقاومت خبر می‌دهد.



منبع خبر
خروج از نسخه موبایل