کشورهای غربی و عربی مهمترین حامیان صدام بودند که علاوه بر کمکهای اقتصادی، مدرنترین تجهیزات و سلاحها را در اختیار رژیم بعثی عراق گذاشتند. این در حالی است که ۸۰ کشور به صورت رسمی و غیر رسمی عراق را در این جنگ یاری میکردند.
در این میان شوای امنیت سازمان ملل متحد به عنوان مرجعی قانونی و بینالمللی برای حل مناقشات و درگیری در کشورها و حافظ صلح جهانی رفتاری دوگانه را اتخاذ کرد. این شورا در طول هشت سال جنگ ایران و عراق، تنها به صدور ۹ قطعنامه بسنده کرد که تنها چهار قطعنامه جنبه اجرایی داشت و بقیه صرفا درخواست از دو کشور بود. اکثر این قطعنامهها هیچ سودی برای ایران که عملا مورد حمله وحشیانه رژیم بعث قرار گرفته بود، نداشت. در بسیاری از مقاطع، زمانی قطعنامههای سازمان ملل صادر شد که عملا ایران در موقعیت برتر قرار داشت.
ششم مهر سال ۱۳۵۹، یک هفته پس از شروع تهاجم صدام به ایران نخستین قطعنامه شورای امنیت صادر شد. مضمون این قطعنامه توصیه به آتش بس دو طرفه بود. این قطعنامه به شماره ۴۷۹ تنها به بررسی وضعیت میان ایران و عراق اشاره کرد و از تهدید علیه صلح، نقض صلح و وقوع تجاوز و نقض تمامیت ارضی ایران سخن به میان آورد. در حقیقت پیشنهاد خاصی را برای آتش بس ارایه نداد و حتی از نیروهای متجاوز نخواست که سرزمینهای اشغالی را ترک کنند.
شکستن سکوت پس از ۲۲ ماه
پس از ۲۲ ماه سکوت مجامع بینالمللی و شورای امنیت، در حالی که خرمشهر اشغال شده بود و صدها نفر از مردم بی گناه جان خود را از دست داده بودند و زمانی که عملیاتهای ثامن الائمه، طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس، که شکست حصر آبادان، آزادسازی بستان، آزادسازی مناطق وسیعی از غرب شوش و دزفول و بالاخره آزادسازی خرمشهر را در پی داشت، اجرا شدند، شورای امنیت سکوت خود را شکست و قطعنامه ۵۱۴ را صادر کرد و از دو طرف جنگ خواستار آتشبس سریع و عقبنشینی نیروهای دو طرف به مرزهای بینالمللی شد.
پیروزیهای ایران و صدور قطعنامه دوم
در کمتر از سه ماه پس از قطعنامه دوم درست زمانی که نیروهای ایرانی به دنبال جبران صدمات دیده شده، پیروزیهایی را به دست آورده بودند، صادر شد. در فاصله بین قطعنامه دوم و سوم عملیات رمضان و مسلم بن عقیل از سوی ایران انجام گرفت و به تسلط ایران به بخشی از خاک عراق انجامید. شورای امنیت در قطعنامه ۵۲۲ ضمن تکرار برخی از بندهای قطعنامههای پیشین مجدداً بدون آنکه عراق را متجاوز بداند خواهان عقبنشینی نیروهای دو طرف شد.
اعلام حمله موشکی در پی قطعانه ۵۴۰
چهارمین قطعنامه شورای امنیت با نام ۵۴۰ نیز در پی پیروزیهای ایران در جبههها صادر شد. این قطعنامه نیز با محکوم کردن جنگ تنها خواهان توقف عملیات نظامی شد. در حالی که عراق رسما اعلام کرده بود شهرهای خوزستان را هدف حملات هوایی و موشکی قرار داده است.
جنگ نفتکشها
به دنبال شکایت کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس علیه ایران مبنی بر حمله به کشتیهایشان، قطعنامه ۵۵۲ از سوی شورای امنیت صادر شد. این در حالی بود که عراق نیز در این سالها علیه کشتیهای ایرانی حملات نظامی انجام داده بود. جنگ نفتکشها نامی است که به این واقعه داده شده است.
حمله شیمیایی صدام
۲۱ اسفند سال ۱۳۶۴ پس از استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی شورای امنیت در اول فروردین به صورت غیررسمی عراق را به دلیل بهکارگیری سلاحهای شیمیایی محکوم کرده بود اما کارشناسان نظامی ایران علت صدور آن را افزایش حملات به کشتیهای تجاری کشورهای ثالث در خلیج فارس و توسعه حوزه جنگ نفتکشها میدانند. قطعنامه ۵۵۸ در ۱۶ مهرماه سال ۱۳۶۵ به تصویب رسید.
پس از والفجر ۸ و توصیه به آتش بس
ایران پس از این در سال ۱۳۶۴ و پس از ناامیدی از تلاشهای دپیلماتیک برای پایان دادن به جنگ دست به عملیات والفجر ۸ زد که با موفقیت صورت گرفت و به فتح فاو و اسارت شماری از نیروهای رژیم بعث انجامید. قطعنامه ۵۸۲ بعد از این عملیات از سوی شورای امنیت صادر شد و طرفین را توصیه به آتش بس فوری و عقب نشینی به مرزهای بین المللی کرد.
پایانی بر جنگ
قطعنامه هفتم با نام ۵۸۸ در ۱۶ مهر ۱۳۶۵ از طرف شورای امنیت در حالی صادر شد که در اواخر ۱۳۶۴ و اوایل ۱۳۶۵ خورشیدی عملیات والفجر۹ و کربلای یک از طرف ایران اجرا شد و استراتژی دفاع متحرک صدام به شکست انجامیده بود؛ بنابراین کشورهای حامی رژیم بعث به حمایت از آن پرداختند و شورای امنیت این قطعنامه را صادر کرد.
قطعنامه ۵۹۸ چهارمین قطعنامه دارای جنبه اجرایی در طول هشت سال جنگ بود که در مرداد سال ۱۳۶۶ به تصویب شورای امنیت سازمان ملل متحد رسید. در این دوران موازنه قدرت به نفع ایران بود چرا که در پی عملیاتهای کوچک بزرگی ایران توانسته بود پیروزیهایی را کسب کند و دست بر قدرت داشت. این قطعنامه از سویی به نسبت دیگر قطعنامهها منطقیتر بود و از نظر کمی و تعداد واژههای به کار گرفته شده مفصلترین و از نظر محتوا اساسیترین و از نظر ضمانت اجرا قویترین قطعنامه شورای امنیت محسوب میشد.
این قطعنامه در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ از طرف ایران پذیرفته شد و در ۲۹ تیر ۱۳۶۷ به اتفاق آرا به تصویب نهایی رسید. در قطعنامه ۵۹۸ از طرفین درگیر درخواست شده بود که: «فوراً در جنگ آتشبس اعلام کرده و آن را رعایت کنند و نیروهای مسلح خود را تا پشت مرزهای شناخته شده بین المللی به عقب بکشند و اسرای جنگی را آزاد کنند.»
امام خمینی (ره) دلایل پذیرش قطعنامه را این چنین بیان کردند: «قبول قطعنامه حقیقتاً مساله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن میدیدم … با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام میدانم و خدا میداند که اگر نبود انگیزه یی که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمیبودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود. اما چاره چیست که همه باید به رضایت حق تعالی گردن نهیم…»
همچنین حجتالاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس وقت مجلس و سخنگوی شورای عالی دفاع یک روز پس از پذیرش قطعنامه درباره زمینههای اتخاذ این سیاست از طرف ایران گفت: «حمله به هواپیمای مسافربری ایران و شهادت ۲۹۰ سرنشین بی گناه، به هیچ وجه ادعای اشتباه در مورد آن پذیرفته نیست و از نظر ما یک اخطار تلقی شد. همچنین قساوت فوق العاده صدام در داخل عراق که هزاران روستا و صدها هزار تن از مردم را با بمباران شیمیایی قتل عام میکند، از دیگر دلایل آن است که نشان میدهد، به او اجازه داده اند هر جنایتی را مرتکب شود. مجموعه این شرایط و ادله دیگری که فعلاً ذکر نمیشود، ما را به این نتیجه میرساند که مصلحت انقلاب و ملتهای ایران و عراق و منطقه این است که قطعنامه مذکور پذیرفته شود.»
انتهای پیام/ 141
منبع خبر