مکتب الصادق

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه جهاد و مقاومت مشرق، شهید علیرضا راهدان از دانش آموزان دبیرستان سپاه تهران (مکتب الصادق(ع)) بود که در ۲۴ بهمن‌ماه سال ۱۳۶۴ به شهادت رسید. وصیت‌نامه این شهید بزرگوار به این شرح است:

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَ‌بِّهِمْ یُرْ‌زَقُونَ (آل عمران/۱۶۹)

هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده‌اند، مرده مپندار، بلکه زنده‌اند که نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.

با سلام خدمت امام عصر مهدی موعود و نائب بر حقش خمینی کبیر و قائم مقام رهبری.

و با سلام به کلیه مسئولین که با تمام قوا این انقلاب را حفظ می کنند و سلام بر کلیه شهدا و مجروحین و معلولین و اسراء که خود را فنا در این انقلاب کردند.

و سلام بر کسانی که با تمام قوا در پشت جبهه از رزمندگان اسلام و امام حمایت می کنند و هرچه را که دارند در راه این انقلاب می دهند .

سلام بر مادر و پدر و برادران و خواهران عزیزم ، امیدوارم که حالتان خوب باشد ، شاید وقتی این وصیتنامه به دست شما میرسد دیگر در این دنیا نباشم.

می دانم که بدی های فراوان از من دیده اید و می‌دانم چقدر شما را اذیت کرده ام ولی وقتی به جبهه آمدم و نورانیت این رزمندگان را دیدم، متوجه شدم که تمام عمرم را در اشتباه بودم و زندگی را به لهو و لعب می‌گذراندم.

دلم می‌خواهد حال که این دنیای فانی را وداع گفتم و در آنجا سکنی گزیدم، شما حلالم کنید تا در آن دنیا عذاب نبینم، زیرا عذاب گناهان خودم را هم نمی توانم تحمل کنم.

همانطور که در دعای کمیل می خوانیم: ” یارب ارحم ضعف بدنی”

واقعا ما ضعیف هستیم و طاقت کمی سختی را در این دنیا نداریم، چطور در آن دنیا طاقت آوریم؟!

از تمام دوستان و آشنایان می خواهم اگر بدی از این بنده حقیر دیده اید به بزرگواری خودتان ببخشید.

به امام بگوئید ما رزمندگان تا آخرین قطرات خون‌مان مقاومت میکنیم و نمی گذاریم دشمن وجبی پیشروی کند!

 پیمان می‌بندم تا آخرین قطرات خونم و تا فتح کربلا و قدس دست از اسلام بر ندارم و در زیر پرچم لا اله الا الله مقاومت کنم.

چند نصیحت بود که از این برادران رزمنده آموختم و می‌خواهم  به شما بگویم زیرا خودم لایق نصیحت کردن نیستم.

در حالات امام بیشتر دقیق شوید و با تمام وجود سخنانش را بشنوید و به گوش گیرید و در عمل از سخنان ایشان استفاده کنید.

مبادا گاهی از امام و انقلاب سرد شوید و خدای نکرده پشت به این انقلاب کنید تا آنجا که در قدرت دارید با دشمنان اسلام به هر نحوی مبارزه کنید.

 نمازجمعه فراموش نشود، تا آنجا که میتوانید سعی کنید به نماز بروید زیرا این نماز جمعه است که اگر هر چه با شکوه تر برگزار شود، پشت دشمنان اسلام را می شکند.

ای مادران و پدران!
از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری نکنید و تا آنجا که می‌توانید جبهه ها را پرکنید، زیرا همانطورکه امام فرمود: مسئله اصلی ما جنگ است، شهادت فرزندان تان باعث نشود که به این انقلاب دل سرد شوید، بلکه برعکس، باید با دیدن این شهدا هر چه بیشتر روحیه بگیرید و آماده تر شوید برای نبردی دیگر.

حضرت علی (علیه السلام) به امام حسن (علیه السلام) فرمود: نیکوترین گفتارسخنی است که سود دهد.

 تا آنجا که برایتان امکان دارد از زدن حرف‌های لغو و بیهوده بپرهیزید و بجای سخنان لغو قرآن بخوانید و درآن دقیق شوید.

حضرت رسول (صلوات الله علیه و آله) به امام علی (علیه السلام) فرمود: یا علی سه چیز وسیله سرور مومن است در دنیا: دیدار با برادران مومن، افطار روزه و عبادات و نماز آخر شب.

 نماز شب، چیزی است که در کمال عظمت، شب را خدا برای راز و نیاز بندگان با خود گذارده.

شب را گذارده تا وقتی از تمام امیال‌ها دل بریدی، وقتی تمام درها برویت بسته شد، به سوی او روی آوری.

این شبها را نگه دارید ، معلوم نیست انسان تا کی زنده است، هر وقتی پیدا می کنید عبادت کنید و طلب مغفرت نمائید، اگر وقت داشتید برای این بنده حقیر هم طلب آمرزش کنید!

یا علی!
مهاجرکسی است که از گناهان هجرت کند.

یا علی!
خداوند دعایی را که از روی غفلت و بی حضور قلب برخیزد نمی پذیرد.

ما رزمندگان تا آخرین نفس و تا از بین بردن تمامی کفار از پای نمی نشینیم .

باید که عدو در این وطن خاک کنیم
دامان وطن ز دشمنان پاک کنیم

باید که حدیث عشق از سر گیریم
فریاد شویم و سینه را چاک کنیم

دیگرسخن را به پایان می رسانم، اگر نتوانستید برایم کمی نماز قضا بخوانید و روزه بگیرید. (نه زیاد) و از کلیه افراد آشنا برایم حلالیت بگیرید.

سخنی هم با برادران همکلاسیم دارم:
شما در این لباس مقدس هستید، تمام مردم روی شما حساب باز می کنند، مراقب شیطان باشید تا خدای نکرده بر شما چیره نشود.

از شوخی زیاد بپرهیزید و تا آنجا که میتوانید با عشق و علاقه درس را فرا گیرید.

از تمام مسئولین مکتب عذرخواهی می کنم، اگر شما را اذیت کردم و ناراحت شدید به بزرگواری خودتان این بنده حقیر را ببخشید.

اشهد ان لااله الاالله
اشهد ان محمد رسول الله
اشهد ان علی ولی الله

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

علیرضا راهدان

ولادت  :  ۲۷  اردیبهشت  ۱۳۴۸
شهادت :  ۲۴      بهمن     ۱۳۶۴

عملیات : والفجر ۸ – فاو
مزار :   قطعه  ۵۳  ردیف ۶۴ شماره  ۴

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه جهاد و مقاومت مشرق، شهید سعید کریمی از دانش آموزان دبیرستان سپاه تهران (مکتب الصادق(ع)) بود که در ۲۴ بهمن‌ماه سال ۱۳۶۴ به شهادت رسید. وصیت‌نامه این شهید بزرگوار به این شرح است:

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُّبِینًا (۱)

لحظاتی دیگر به وادی عاشقان راه خدا می‌رویم و در پی پیروزی بر خصم دون به پیش می‌تازیم تا شاید خداوند نصرتی عطا کند و با پیروزی و سرافرازی به سوی شما عزیزان بازگردیم.

در این راه باید استقامت کرد، زیرا که عاشقان به خدا، خدا را در آن می‌جویند و اگر خداوند را یافتند به سویش می‌شتابند.

اگر خداوند طلب کند، خون ناپاکمان را حاضریم در راهش بریزیم و اگر این فیض عظیم نصیب مان شد، روح مان در آن صورت شاد می‌شود.

اگر خواستید عزاداری کنید، برای آقا امام حسین علیه السلام عزاداری کنید، زیرا که اوست جهت دهنده ما و اوست که اگر همه غم‌های عالم را جمع کنیم به غم او و اهل بیتش نمی‌رسد.

حسین گونه باشید، پیرو حسین و یاران او باشید، یاران حسین را مدد کنید!

 خمینی کبیر را یاری داده و او را تنها نگذارید!

 در پی او باشید نه جلوتر از او و نه عقب‌تر از او، جبهه‌ها را خالی نگذارید، که جویندگان امام زمان (عجل الله فرجه) در جبهه‌ها بهتر می‌توانند به مقصود خود برسند، پس به سوی جبهه‌ها بشتابید.

دل امام زمان عجل الله فرجه را از خود نرنجانید، گناهان را کنار گذاشته و به اعمال نیکو بپردازید و اگر به دنبال شفا و فرجی می‌گردید، حتما به جبهه سری بزنید و در انتهای نصایح، در خط اسلام قرار گیرید تا پیروزی سریع‌تر به دست بیاید.

مرگ حق است و هرگز نمی‌توان از آن دوری جست، پس اگر حق است، چه بهتر که در راه خدا باشد و ما از این گونه مردن استقبال می‌کنیم.

اگر به فیض شهادت نایل شدم از شما خانواده محترم درخواست می‌کنم که برای این حقیر گنهکار به مدت یک ماه روزه بگیرید و به مدت شش ماه نماز به جای آورید.

اگر جنازه‌ام به دست شما برگشت، آن را در قطعه شهدا دفن کنید و برای کم شدن فشار قبرم حتما نماز وحشت را به جا آورید.

از همگان حلالیت بطلبید و اگر کسی مدعی شد که از این حقیر چیزی می‌خواهد به او بدهید.

در انتهای وصیت از همگان التماس دعا دارم و از همگی خداحافظی می‌کنم، چه از بچه‌های مسجد و دوستان و چه از فامیل و آشنایان، مخصوصا از پدر و مادر و برادر بزرگم و خواهر عزیزم و دیگر برادران.

دعا یادتان نرود!

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما

به امید پیروزی رزمندگان

سعید کریمی
۷ بهمن ۱۳۶۴

(۱) سوره مبارکه فتح آیه ۱
ترجمه :  ما برای تو پیروزی آشکاری فراهم ساختیم!

ولادت :   ۱۳   آذر   ۱۳۴۶
شهادت : ۲۴  بهمن ۱۳۶۴
عملیات : والفجر ۸ – فاو

مزار : قطعه ۵۳  ردیف ۱۱۷ شماره ۱

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه جهاد و مقاومت مشرق، شهید مهدی غضنفری از دانش آموزان دبیرستان سپاه تهران (مکتب الصادق(ع)) بود که در ۱۳ دی‌ماه سال ۶۳ به شهادت رسید. آنچه در ادامه می‌خوانید، گذری است بر زندگی این شهید عزیز:

شهید مهدی غضنفری در سال ۱۳۴۶ در شهرستان خوانسار به دنیا آمد و در خانواده ای مذهبی رشد کرد.

 در سالیان بعد خانواده به تهران آمدند و مهدی دوره ابتدایی و راهنمایی را در مدرسه شهید مظلوم بهشتی تحصیل کرد.

از همان دوره کودکی بسیار کوشا، منظم و با دقت بود و دوران مدرسه را با معدل عالی به پایان رساند.

 به لحاظ خلق و خو بسیار آرام، با ادب و کم سخن بود.

در دوران انقلاب به همراه خانواده در راهپیمایی ها شرکت می‌کرد و پس از پیروزی انقلاب از نوجوانان فعال در مسجد و  بسیج ثارالله بود.

 شهید مهدی در سال ۱۳۶۱ در آزمون ورودی دبیرستان سپاه شرکت کرد و پس از قبولی دوره متوسطه را در آنجا مشغول به تحصیل شد.

 در تابستان سال ۱۳۶۲ از طرف مدرسه برای آموزش و بازدید از مناطق جنگی به شوش دانیال و جبهه های جنوب اعزام شدند که سبب شعله ور شدن عشق و علاقه او به جبهه ها شد.

همچنین از همان دوران به فعالیت های ورزشی می پرداخت و به فوتبال، دو و میدانی و کوهنوردی علاقه خاصی داشت.

در مسابقات فوتبال به همراه تیم شان مقام به دست آورند و در دو و میدانی نیز که در همان جبهه برگزار شده بود، توانست مقام پنجم را کسب کند.

شهید مهدی غضنفری، بچه های محله را دعوت به شرکت در نمازهای جماعت و جمعه می‌کرد و بر حفظ شعائر اسلامی تاکید داشت.

 همیشه توصیه به خواندن کتابهای اسلامی، به خصوص کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب می‌کرد و می‌گفت: چشم بر هم بگذارید، عمر و زمان می گذرد و پس چه خوب است قدر این لحظات را بدانیم و از این فرصت ها بهتر و بیشتر استفاده کنیم.

در سال ۱۳۶۲ قبل از ایشان برادرش اسدالله در منطقه پنجوین به شهادت رسید.

برادر دیگرش عباس نیز پس از مهدی در سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای پنج به برادران شهیدش پیوست.

همچنین دو برادر دیگر از این خانواده از جانبازان دفاع مقدس هستند، از جمله جانباز قطع پا، حاج عبدالله غضنفری که در سفر اربعین سال ۱۳۹۸ جان به جان آفرین تسلیم کرد.

شهید مهدی غضنفری، قبل از عملیات بدر در منطقه جنوب در سال ۱۳۶۳ به شهادت رسید.

یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد!

ولادت :  ۱۶  بهمن ۱۳۴۶
شهادت :  ۱۳  دی  ۱۳۶۳

مزار : قطعه ۲۸   ردیف  ۵۷ شماره  ۲۱

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه جهاد و مقاومت مشرق، شهید سعید حسینی از دانش آموزان دبیرستان سپاه تهران (مکتب الصادق(ع)) بود که در 25 دی‌ماه سال ۶۵ به شهادت رسید. وصیت‌نامه این شهید بزرگوار به این شرح است:

بسم رب الشهداء و الصدیقین

وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ (آل عمران/۱۶۹)

هرگز مپندارید آنان که در راه خدا کشته شده‌اند، مردگانند بلکه زنده‌اند و در نزد پروردگارشان روزی می خورند!

پس از حمد و ثنای خداوند  متعال و شکرگزاری نعمات بیکرانش و آرزوی سلامتی برای رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خمینی دامه ظله، وصیت نامه خویش را بنا بر تکلیف الهی و شرعی مینویسم امید است که خداوند متعال شهادت تمامی شهدا و همچنین این بنده حقیر را بپذیرد و در قیامت ما را شرمنده ائمه اطهار سلام الله علیهم و پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیه و آله و فاطمه زهرا سلام الله علیها قرار ندهد.

در ابتدا شهادت میدهم به یگانگی خداوند متعال و شهادت میدهم که محمد (صلی الله علیه و آله) بنده و فرستاده او است و بعد از او پیامبری نبوده و نیست و شهادت میدهم که ائمه اطهار علیهم السلام به حق بودند و آخرین امام ما، مهدی موعود (عجل الله فرجه الشریف) آخرین امام بوده و ایشان در غیبت کبری به سر می‌برند و منتظر اذن الهی هستند، برای ظهور و قیام علیه کفر و شرک و شهادت می‌دهم که خمینی بت شکن سعادت و رستگاری مسلمین را خواسته و می خواهد و به حق ایشان رهبر مسلمین جهان می باشند.

پدر و مادر عزیزم!
از شما ملتمسانه درخواست عفو و بخشش و حلالیت دارم و می‌دانم که شما ها برای من رنج و زحمت زیادی کشیده اید و می دانم که بنا بر عواطف انسانی و علاقه فرزندی، مرا زیاد دوست میدارید و می دانم که شهادت من برای شما سخت است، ولی هنگامی که بزرگ شدم تکلیفی بر دوش من نهاده شد که سنگینی آن مرا به خستگی واداشته بود که کی می توانم این تکلیف بزرگ الهی را تا پای جان انجام دهم و به سوی معبود خویش بشتابم و خداوند مرا بپذیرد  و در جوار او به سر ببرم و مرا مصداق این آیه قرار دهد:
 
وَلَئِنْ قُتِلْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَحْمَةٌ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ (آل عمران ۱۵۷)

اگر در راه خدا کشته شده یا بمیرید، در آن جهان به آمرزش و رحمت خدا نائل شوید و آن بهتر از هر چیزی است که در حیات دنیا می توان برای خود فراهم کرد.

 پس حالا که خاص خداوند است که همه باید بمیرند،  کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ (قرآن کریم) (۱) پس نبایستی اندوهی به خود راه بدهید، بلکه بایستی خوشحال و سرفراز باشید از اینکه فرزندتان قدم در راهی گذاشته که پیمودن این راه سخت و دشوار است چون بایستی پا روی هوا ها و امیال نفسانی گذاشت، ولی انتهای این راه که عبارت است از رستگاری، بسی خوش و شیرین است که هرگز تا بدان نرسیم نمی توانیم آن را درک کنیم .

پدر و مادر عزیزم!
می دانم که برایم مراسمی را می گیرید و شما بایستی در این مجالس با افرادی که در آن شرکت می کنند، آن چنان برخورد کنید که احساس نکنند که در مجلس ختم و عزاداری آمده اند و حتماً در آن مجالس شربت و شیرینی پخش کنید تا چشم منافقان و دشمنان اسلام کور شود و آنان خوشحال به این مسئله نشوند.

و همچنین شما ای خواهران محترمم! تنها تذکری را که شایسته تذکر دادن می دانم که برایتان بنویسم، این است که: فاطمه زهرا سلام الله علیها را در تمامی مسائل زندگیتان اسوه و الگوی خویش قرار دهید!

و همچنین شما برادران عزیزم! اخلاق و گفتار و کردار ائمه اطهار علیهم السلام را مد نظر بگیرید و در چگونه زیستن آنان دقیق شوید و محبان واقعی آنان باشید و لحظه ای از انتظار ظهور مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) غفلت نورزید.

 و سخنی نیز با امت حزب الله دارم و آن اینکه شما امت حزب الله بهترین امت پیامبر گرامی اسلام می‌باشید و اگر با چشم دل نظر افکنده شود، مصداق مسلمان واقعی را میتوان در شما یافت و جهانیان باید بدانند که سعادت و عزت در دنیا و آخرت و همچنین شقاوت و ذلت و خواری در دنیا و آخرت همگی آنان، در گرو اطاعت از امر رهبر کبیر انقلاب، امام امت، خمینی بت شکن می‌باشد و اگر اطاعت از اوامر ایشان شود، سعادت‌مند دنیا و آخرت خواهند شد و اگر سرپیچی امر او کنند خوار و ذلیل دنیا و آخرت خواهند شد.

و شما ای امت حزب الله!
هرگز نبایستی سستی به خود راه دهید و بایستی همچنان بیش از پیش به جبهه ها هجوم آورید و به دشمن اسلام و مسلمین فرصتی ندهید تا اینکه بتواند، از آن استفاده بنماید و به اسلام ضربه بزند و اگر شما به جبهه بیایید و اطاعت از امر الهی بکنید پیروزید چون خداوند می فرماید:

  إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ (۲)

اگر خدا را یاری کنید، خدا نیز شما را یاری میکند!

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار!

۳۰ خرداد ۱۳۶۵
سعید حسینی

(۱) سوره مبارکه عنکبوت آیه ۵۷
ترجمه : هر نفسی و جانی در عالم رنج و سختی مرگ را می‏چشد.

(۲) سوره مبارکه محمد آیه ۷
ترجمه : ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر (آیین) خدا را یاری کنید، شما را یاری می‌کند و گامهایتان را استوار می‌دارد.

ولادت  : ۱۵  بهمن  ۱۳۴۷

شهادت : ۲۵  دی  ۱۳۶۵

عملیات : کربلای پنج – شلمچه

مزار : قطعه  ۲۸ ردیف  ۹۸  شماره ۱۳

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه جهاد و مقاومت مشرق، شهید مصطفی باقری از دانش آموزان دبیرستان سپاه تهران (مکتب الصادق(ع)) بود که در ۹ بهمن ماه سال ۶۵ به شهادت رسید. وصیت‌نامه این شهید بزرگوار به این شرح است:

بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

الحَمدُ لِلَّهِ الَّذی هَدانا لِهٰذا وَما کُنّا لِنَهتَدِیَ لَولا أَن هَدانَا اللَّه (۱)

خدایا تو را شکر میکنم که مرا مسلمان قرار دادی!
خدایا تو را شکر می کنم که مرا با وظایفم آشنا کردی!
خدایا تو را شکر می کنم که مرا به خودم شناساندی!
خدایا تو را شکر می کنم که مرا به سوی خودت هدایت کردی!
هدایتی که در نهایت لقای تو بود!

خداوندا! قانون طبیعت تو این است که به هر کس مدت معینی مهلت می دهی تا به اختیار خود هر عملی را – یا برای تو یا برای غیر ، خوب یا بد – انجام دهد و در کتابت فرمودی که نتیجه ی آن اعمال را در آخرت خواهید دید.

همچنین فرمودی که هر راهی غیر از راهت به جهنم و عذاب تو منتهی می شود و از آن جایی که عدالت تو اقتضاء می کرد، تمام حجت ها را تمام کردی!

هادیانی را فرستادی که این هادیان در بیرون، انبیاء و ائمه و کتاب آسمانیت بودند و در درون، فطرتی که انسان را ناخود آگاه به سویت هدایت می کرد.

و من، هنگامی که می اندیشم در این مدت، مهلتی که به من دادی، چه عملی انجام دادم که رضای تو را در نظر گرفته بودم و چه ذخیره ای برای آخرتم اندوخته ام، از شرم و خجالت آرزو می کنم که ای کاش به دنیا نمی آمدم که با این اعمالم عذاب تو شاملم نشود!

بار الها! عمری را به غفلت گذراندم و در این دم آخر که لطفت را شامل حالم کردی و مرا به خود آوردی، به سویت توبه می نمایم و چه کسی از تو توبه پذیرتر؟!

خداوندا ! خودت فرمودی که هر کس در راه بازگشت به من یک قدم بردارد، من ده قدم به سوی او میروم، پس توبه ام را قبول کن!

دوستان عزیزم ! اکنون سخنی با شما دارم. اگر چه حق دوستی را درباره تان، ادا نکردم و از این بابت امیدوارم که مرا ببخشید!

سخنم این است که به وصیت شهدا عمل کنید که هر چه لازم بوده شهدا در وصیت شان گفته اند.

از خانواده‌ام می خواهم که از رفتن من ناراحت نشوند و بدانند که این خواسته ی خدا بوده و این راهی است که ما و همه آن را طی خواهند کرد و خدا را همه ملاقات خواهند کرد.

پس خدا را شکر کنید که یکی دیگر از فرزندانتان را قبول کرد. (۲)

 والسلام
 ۳۰ دی ۱۳۶۵
مصطفی باقری

(۱) سوره مبارکه اعراف آیه ۴۳
ترجمه : «ستایش مخصوص خداوندی است که ما را به این (همه نعمتها) رهنمون شد؛ و اگر خدا ما را هدایت نکرده بود، ما (به اینها) راه نمی‌یافتیم!

(۲) شهید احمد باقری برادر بزرگتر در سال ۱۳۶۰ به شهادت رسید.

ولادت :  ۱۰ اردیبهشت ۱۳۴۸
شهادت :  ۹     بهمن    ۱۳۶۵
عملیات : کربلای ۵ – شلمچه

مزار : قطعه  ۲۴  ردیف  ۹۰ شماره  ۲۳