ترور نافرجام مقام معظم رهبری در ۶ تیرماه سال ۱۳۶۰ توسط گروهک فرقان، انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت شهید بهشتی و ۷۲ تن از یاران با وفایش در ۷ تیر سال ۱۳۶۰ توسط گروهک منافقین، به شهادت رسانیدن آیتالله صدوقی، امامجمعه و نماینده امام (ره) در استان یزد در ۱۱ تیرماه سال ۱۳۶۰، حمله وسیع شیمیایی رژیم بعثی به سردشت در ۷ تیرماه سال ۱۳۶۶ و کشتار دستهجمعی مردم بیگناه این منطقه و بالاخره هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری ایران بر فراز آبهای نیلگون خلیجفارس در ۱۲ تیرماه سال ۱۳۶۷ و شهادت ۲۹۰ مسافر بیگناه ازجمله ۶۶ کودک، از اقدامات ددمنشانه و خباثت آمیزی است که بهصورت مستقیم و یا غیرمستقیم با حمایت آمریکاییها و متحدین آن علیه ملت ایران انجام گردیده است.
ابتکار نامگذاری این هفته از هفتم تا دوازدهم تیرماه، به نام هفته بازخوانی و افشای حقوق بشر آمریکایی به درایت و تدبیر مقام معظم رهبری برمیگردد که در تاریخ ششم تیرماه ۱۳۹۴ فرمودند: «از هفتم تا دوازدهم تیر شما ببینید چقدر ترور، قتلعام و کشتار انجام شده؟ به تعبیر بعضی دوستان، خوب است این هفتم تا دوازدهم تیر را هفته حقوق بشر آمریکائی اعلام کنیم.»
با توجه به قرار گرفتن در هفته بازخوانی و افشای حقوق بشر آمریکایی، درصدد هستیم برخی از مهمترین و فجیعترین این جنایتها را که با تحولات مربوط به دفاع مقدس و جنگ تحمیلی علیه ما گره خورده است، موردبررسی قرار دهیم.
بمباران شیمیایی سردشت
«عراق که از بازپسگیری منطقه تصرف شده در عملیات نصر ۴ درمانده شده بود و حملات مکرر روزهای اول و پنجم تیر نیز او را سودی نبخشیده بود، یکشنبه ۷ تیر ۱۳۶۶ (۲۸ ژوئن ۱۹۸۷) در جنایتی بیسابقه، نقاط مسکونی و پرتردد شهر سردشت را با پرتاب ۱۰ بمب شیمیائی در شلوغترین اوقات روز بمباران کرد و مردم مسلمان کرد سردشت را به جرم میهنپرستی و وفاداری به انقلاب و جمهوری اسلامی و حمایت از رزمندگان اسلام، غافلگیر کرد.
وسعت و شدت این جنایت سبب شد تا چندین هزار نفر از مردم شهر به نسبتهای مختلف مصدوم گردند. حدود هشت هزار تن مصدوم و ۲۰۰ تن شهید در پرونده این جنایت هولناک و فاجعه ضد انسانی رژیم عراق ثبت شده است.
طی چهار ماه (دیماه ۱۳۶۵ تا اردیبهشت ۱۳۶۶) که حملات شیمیائی عراق بهطور متناوب و جنگ شهرها بهطور مداوم ادامه یافت، شورای امنیت سازمان ملل، فقط با صدور بیانیهای در ۲۶ دیماه ۱۳۶۵ اعلام کرد: اعضای شورای امنیت عمیقاً نگران این واقعیت هستند که مخاصمات میان ایران و عراق شدت یافته و خطرات مناقشه نظامی اکنون بیش از شش سال گذشته افزایش یافته است که امنیت منطقه را در معرض تهدید جدی قرار داده است.» [۱]بدین ترتیب واکنش و موضع منفعلانه سازمان ملل در کنار حمایتهای سیاسی- نظامی آمریکاییها از رژیم صدام، زمینه را برای جنایتهای وسیعتر ضد انسانی صدام فراهم کرد که مهمترین آن همان بمباران شیمیایی سردشت بود که بدان اشاره شد.
«باوجود تداوم و تشدید جنایات حکومت صدام در این دوره، ریگان، رئیسجمهور آمریکا در بیانیهای رسمی در ۲۳ ژانویه ۱۹۸۷ (۳ بهمن ۱۳۶۵) اعلام کرد: هجوم اخیر ایران به نیروهای عراقی در نزدیکی بصره، یادآور صدمات و خسارات وحشتناکی است که جنگ ایران و عراق علیه مردم در این منطقه خلیج (فارس) را باعث شده است. ادامه این مناقشه خونین، موضوع نگرانی ایالاتمتحده و تمامی جهان باقی مانده است.
همچنین وی در بیانیه رسمی دیگری در ۲۷ فوریه ۱۹۸۷ (۸ اسفند ۱۳۶۵) ضمن تکرار مفاد بیانیه قبلی، اضافه کرد: قویاً متعهد هستیم از دوستانمان در دفاع از خویش در منطقه پشتیبانی کنیم و اخیراً نیروی دریایی خود را در منطقه خلیج تقویت کرده تا پایبندی خود را به تعهداتمان نشان دهیم. همچنین با قدرت متعهد هستیم جریان آزاد نفت از طریق تنگه هرمز را تأمین کنیم.» [۲]تجهیز صدام حسین به سلاحهای شیمیایی توسط آمریکا
«حمایت واشنگتن از عراق، پس از موفقیت ایران در بیرون کردن نیروهای عراقی از قلمرو خود در ماه مه سال ۱۹۸۲ (سوم خردادماه ۶۱)، بیشازپیش آشکار شد.
در ماه ژوئن همین سال، ایران برای نخستین بار تهاجم خود را به عراق آغاز کرد و به دنبال آن، آمریکا درصدد برآمد تا از شکستها و عقبنشینیهای نظامی عراق جلوگیری کند. در این هنگام، واشنگتن و متحدان عرب محافظهکارش ناگهان، نگران شکست کامل عراق یا دستکم، سرنگونی رژیم صدام شدند و محمولههای تسلیحاتی عظیمی را بهسوی عراق روانه کردند.
در سال ۱۹۸۲ دولت ریگان، نام عراق را از فهرست کشورهای حامی تروریست حذف کرد.
درست در همان روزی که خبرگزاری سازمان ملل گزارش داد؛ گروهی از کارشناسان این سازمان بدین نتیجه رسیدهاند که گاز خردل به همراه گاز اعصاب علیه نیروهای ایرانی به کار رفته است، رامسفلد، فرستاده رئیسجمهور آمریکا در بغداد، با طارق عزیز، وزیر امور خارجه عراق، دیدار داشت. یک روز پیش از آن، ایران، عراق را به استفاده از گاز خردل و گاز اعصاب تابون علیه ششصد نفر از نیروهایش متهم کرده بود.
باید یادآور شد، دولت آمریکا در مورد استفاده دولت عراق از گازهای شیمیایی هیچ تردیدی نداشت و حتی در ۵ مارس سال ۱۹۸۴، وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد: شواهد موجود نشان میدهد که عراق از سلاحهای شیمیایی مرگبار استفاده کرده است.
در ۳۰ مارس ۱۹۸۴، نیویورکتایمز گزارش داد: مقامات اطلاعاتی آمریکا شواهد انکارناپذیری در اختیار دارند که نشان میدهند؛ عراق در جنگ خود با ایران از گاز اعصاب استفاده کرده و تأسیس پایگاههای تولید انبوه مواد عامل کشنده شیمیایی را تقریباً به پایان رسانیده است.
اما طبق روال همیشگی دولت آمریکا طی جنگ ایران و عراق و بعدازآن، توسل عراق به این سلاحهای ممنوع شده در حقوق بینالملل، در نظر رامسفلد و روسای سیاسی کشورش، آنقدرها مهم نبود تا روابط رو به شکوفایی آمریکا و صدام را متوقف کند.
حملات شیمیایی عراق علیه نیروهای ایران و کمکهای آمریکا تا پایان جنگ ادامه یافت.
طبق گفتههای ویلیام بلوم در ماه اوت سال ۱۹۹۸، سام گجنسون، رئیس یکی از کمیتههای وابسته به کنگره که صادرات آمریکا به عراق را بررسی میکند، ابراز کرده است که دولت آمریکا از سال ۱۹۸۵ تا سال ۱۹۹۰، ۷۷۱ مجوز صدور مواد عامل شیمیایی و تجهیزات دارای کاربرد نظامی به عراق را تائید کرد؛ درحالیکه تنها ۳۹ مورد از درخواستهای دریافت مجوز رد شد. ارزش این محمولهها یک و نیم میلیارد دلار بود. طی آن دهه، آمریکا درصدد بود تا صدام حسین به تمام خواستههای خود دست یابد…
گزارش سنای آمریکا در سال ۱۹۹۴ فاش کرد که: وزارت بازرگانی آمریکا به شرکتهای آمریکایی اجازه صدور مقادیری از مواد عامل بیولوژیکی و شیمیایی، مانند باکتری سیاهزخم و کلستریدیوم بوتولیسم را داده بود.
یک مجتمع آمریکایی کشت آزمایشگاهی میکروب، محمولهای معادل بار هفتاد فروند کشتی از مواد عامل پاتوژنیک و باکتری سیاهزخم را برای عراق فراهم کرد.
این گزارش همچنین یادآور شد که صادرات آمریکا به عراق، مواد تشکیلدهنده سلاحهای شیمیایی، طرح ساخت تأسیسات لازم برای تولید سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی و تجهیزات لازم برای پر کردن کلاهکهای شیمیایی را شامل میشد.
همچنین شرکتهای آمریکایی نیز رایانههای پیشرفته، لیزر و تجهیزات بررسی و آزمایش مواد عامل را فراهم میکردند. از مشهورترین این شرکتها میتوان از هولت پکارد، یونیسیس، دیتا جنرال و هانی ول نام برد.
در ۱۶ ماه مارس ۱۹۸۸، نیروهای عراق شهر کردنشین حلبچه را هدف حمله شیمیایی قرار دادند و پنج هزار نفر را قربانی کردند. هرچند بعداً این حمله یکی از مهمترین دلایل برای لزوم برکناری صدام اعلام شد، اما در آن زمان، واکنش واشنگتن نسبت به آنهمه بیرحمی بسیار سرد بود.
تنها چهار ماه پس از بمباران حلبچه، شرکت عظیم آمریکایی بچتل، مناقصه ساخت یک کارخانه تولید مواد نفتی-شیمیایی را برنده شد. ساخت این کارخانه، امکان تولید سلاحهای شیمیایی را برای رژیم صدام فراهم میکرد.» [۳]ادامه دارد…
منابع:
[۱]نیکخواه بهرامی، محمدباقر، جنایت جنگی؛ حملات شیمیائی عراق در جنگ با ایران، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ دوم، سال ۱۳۹۴، صفحات ۲۵۴، ۲۵۵، ۲۵۶، ۲۵۹.
[۲]همان منبع، صفحات ۲۶۰ و ۲۶۱.
[۳]فصلنامه نگین ایران، شماره ۲۴، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، بهار ۱۳۸۷، صفحات ۶۱، ۶۲، ۶۳، ۶۴، ۶۵.
انتهای پیام/ 141
منبع خبر