مجاهدت

حماسه نویسی از ضعف‌های جدی ادبیات مدافعان حرم/ یک کتاب نمی‌تواند ابعاد مختلف شخصیتی شهید را نشان دهد


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: تاریخ شفاهی بخشی از ادبیات پایداری و از حوزه‌های تخصصی ادبیات است که به ویژه در سال‌های پس از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به اوج خود رسید و با بروز مدافعان حرم شکل گرفت. آنچه تاریخ شفاهی را در ادبیات به ویژه شاخه ادبیات پایداری مهم کرده است پرداختن به جزئیات و ثبت در تاریخ مقطعی است که می‌تواند گره‌های بزرگی را در بحث پژوهش‌های تاریخی باز کند.

در ادامه نشست‌های اهمیت پژوهش در ادبیات دفاع مقدس که با همکاری مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس و خبرگزاری دفاع مقدس برگزار شد پای صحبت‌های کامور بخشایش از نویسندگان و پژوهشگران دوران دفاع مقدس نشستیم تا به بررسی میزان تأثیرگذاری داستان و رمان در تبیین فرهنگ مدافعان بپردازیم.

حماسه نویسی از ضعف‌های جدی ادبیات مدافعان حرم است/ مردانه نویسی کم شده

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع‌‎ مقدس: چه آسیب‌هایی را در ادبیات مدافعان حرم و کار‌هایی که تا به امروز در این زمینه صورت گرفته و انتشار یافته است می‌بینید؟

بخشایش: بله مسائلی هم وجود دارد که می‌توان به عنوان آسیب شناسی از آن نام برد و مطرح کرد. نکته اول همان زنانه نویسی است، در عین حال که می‌تواند نقطه قوت باشد می‌تواند مسئله هم ایجاد کند. این نوع نوشتار یک ساختارشکنی بود، باعث شد نویسندگان زنی به سمت نگارش آثار مربوط به ادبیات مدافعان حرم بیایند که این خیلی خوب است، اما ترکیب زنانه‌نویسی و زنانه‌گویی باعث شده که بیش از حد بار عاطفی و احساسی آثار نسبت به بار دیگر و ابعاد دیگر پررنگ باشد در صورتی که هدف ما از خواندن یک کتاب در حوزه ادبیات مدافعان حرم، نباید فقط لمس احساس و بار عاطفی و احساسی باشد.

نکته بعدی نبود یا کمبود جایگاه حماسه‌نویسی و حماسه‌گویی یکی از ضعف‌های جدی در حوزة ادبیات مدافعان حرم است. در بین کتاب‌های حوزه مدافعان حرم با کتاب حماسی روبرو نمی‌شویم، این موضوع عمدتا برمی‌گردد به موضوع زنانه نویسی که جلوتر از مردان ورود پیدا کردند. این ضعف نیست، ضعف نویسنده هم نیست، زن ذاتا عاطفی است است و این باعث می‌شود خاطره نگاری‌ها تم احساسی بگیرد. وقتی روایت مردی را زنی می‌نویسد با وجودی که شاید آن مرد قصد دارد بعد حماسی و بعد جنگی را برجسته کند، اما باز بعد احساسی نمایان‌تر است.

مردانه نویسی در ادبیات مدافعان حرم کم است

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: اگر در حادثة عاشورا هم دقت کنیم می‌بینیم روایت حضرت زینب (س) ضمن پرداختن به فداکاری‌ها و دلاورمردی‌ها بسیار حماسی بیان شد و ایشان خیلی خوب آن را روایت کرد. حالا علاوه بر اینکه این آسیب وجود دارد آیا راهی هست که از این آسیب دوری کنیم؟ چون خانم‌ها امروز در این حوزه زیاد ورود پیدا کرده‌اند.

بخشایش: عرض کردم، خود همین یک ویژگی است و دلیل نمی‌شود آن را نقص بدانیم. نقص جای دیگر است که مردانه‌نویسی کمتر شده. توجه نویسندگان مرد به ادبیات مدافعان حرم فعلاً کمتر است. اگر آن‌ها هم ورود پیدا کنند رسالت‌ها در کنار هم برای تبیین یک هدف جدی و واقعی می‌تواند همپوشانی داشته باشد.

در صحبت‌هایم اشاره‌ای داشتم که خاطره دارای سه عنصر است، یکی از الزامات خاطره‌نویسی دیدن و لمس و درک آن فضایی است که حادثه اتفاق افتاده، اما متاسفانه نویسنده‌های عرصه ادبیات مدافعان حرم از آن فضا دور هستند و ترسیم آن فضا کار را سخت می‌کند. یکی از راهکارهایش این است که سفر‌های متعددی در قالب تیم‌های مختلف و اردو‌هایی که افراد بتوانند آن صحنه‌ها را لمس و مناطق را درک کنند صورت بگیرد. یک ضعف دیگری که در کتاب‌های مدافعان حرم می‌بینیم این است که کمتر در نوشته‌ها چرایی حضور ما در جبهه مقاومت تبیین شده است. این تبیین لازم است در بخش‌های متعدد متن و در پشت متن بیان شود و در زوایای مختلف به آن اشاره کنیم که اینهمه مصیبت و سختی برای چه بوده؟ به خاطر کدام هدف است؟

در حوزه خاطره‌نگاری ۲ سؤال جدی مطرح است، یکی چگونگی و سؤال شجاعانه‌تر چرایی است. آن چرایی اگر با چگونگی ترکیب بشود، مطمئناً ماهیت محتوایی آثار دفاع مقدس و یا حتی آثار مدافعان حرم رشد خواهد داشت و حقانیت ما در دفاع مقدس، لزوم حضور ما در بحث جبهة مقاومت تبیین بهتری پیدا می‌کند و ملموس‌تر می‌شود.

البته محدودیتی وجود دارد و آنهم محدودیت‌های امنیتی است و شرایط به گونه‌ای است که شاید هم گریزی در این زمانه نباشد، اما به هر حال در زمان ثبت در تاریخ باعث بروز خلا‌هایی در روایت می‌شود و این شکل گیری روند روایت را خواننده حرفه‌ای متوجه خواهد شد.

حماسه نویسی از ضعف‌های جدی ادبیات مدافعان حرم است

یک کتاب نمی‌تواند ابعاد مختلف شخصیتی شهید را نشان دهد

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: در بعد احساسی گاه انقدر این مولفه پررنگ می‌شود و یک فرد را خوب نشان می‌دهیم که همین آسیب یک اثر می‌شود. باید برای جلوگیری از این آسیب چه کرد؟

بخشایش: من نگاهم در حوزه ادبیات پایداری این است که هرچقدر ما وجه انسانی یک شخصیت و یک حادثه را بازتاب بدهیم، اثرگذاری بهتری پیدا می‌کند. ویژگی انسانی یعنی انسان طراز و معیار. اما بیان همه این‌ها در یک کتاب شدنی نیست، همه وجوه و ابعاد را یک انسان درون خودش ندارد. کلیت ادبیات مدافعان حرم و دفاع مقدس باید چند ویژگی و شاخصه داشته باشد تا نوع شناسی و جنس شناسی را بازتاب دهد. در حوزه خاطره‌نگاری این مهم است که ما در برخورد چندباره با یک شخص، یک وجه از وجوه شخصیتی او را پررنگ‌تر ببنیم و اگر می‌خواهیم راجع به آن فرد خاطراتش را بنویسیم، حتماً آن بُعد را پررنگ‌تر از ابعاد دیگر کنیم.

مثلاً در کتاب «آب هرگز نمی‌میرد» اگر فرد دیگری غیر از آقای حسام می‌نوشت شاید اینقدر آب نمود پیدا نمی‌کرد. ولی ایشان یک بُعدی از شخصیت فرماندة شهید را پیدا کرده و آن این بوده که در هر حادثه و هر عملیاتی با مشکل جدی آب روبرو شده بوده و آب در تمام متن جریان پیدا می‌کند.

در بخشی از کتاب وقتی ۲ برادر در جبهه هستند، برادر بزرگتر شهید می‌شود و برادر کوچک پس از یک وداع غم انگیز تفنگ خودش را زمین می‌گذارد و تفنگ برادرش را برمی‌دارد و راهی میدان نبرد می‌شود آن حس حماسی وجود انسان را در بر می‌گیرد.

حرف من این است که انسان طراز دفاع مقدس و مدافع حرم، با یک کتاب و ۲ کتاب درنمی‌آید و باید کتاب‌های مختلف به کمک هم بیایند تا وجوه و ابعاد مختلف شخصیتی کسی که می‌تواند الگو باشد را در آورند.

ادامه دارد…

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خروج از نسخه موبایل