نماد سایت مجاهدت

سفر شی‌جین‌ پینگ و بیانیه ریاض

سفر شی‌جین‌ پینگ و بیانیه ریاض



کشورهای عربی در کارزار امنیتی و اقتصادی میان چین و آمریکا موقعیتی ندارند تا پکن به آنان چشم بدوزد. در حوزه امنیتی نیز دولت‌های عربی واجد موقعیتی نیستند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: سفر رئیس‌جمهور چین به عربستان سعودی که با حضور تعدادی از رؤسا و مقامات دولت‌های عربی به مذاکرات بین چین و اعراب تبدیل شد، حاوی نکاتی است.

در ایران بیش از مذاکرات و راهبردی که چین را به ریاض کشانده، نکات مطرح شده در مورد ایران در دو بیانیه ریاض برجسته شد و البته حق هم همین بود چرا که آنچه درباره کشور ما مطرح شده، نیاز به واکنش سطح ملی داشته است.

اما واقعاً در بیانیه مشترک ریاض – پکن درباره ایران چه چیزی آمده است و آنچه بیان شده از تغییر در مواضع چین نسبت به حقوق و منافع ایران حکایت می‌کند یا خیر.

درخصوص سفر شی‌جین‌پینگ و توافقات چین و کشورهای عرب شرکت‌کننده در ملاقات ریاض و معانی خاص این سفر و آنچه درباره ایران گفته شده است، نکات زیر اهمیت دارند:

۱- آنچه ریاض در دو بیانیه کشورهای عربی و چین در مورد ایران ذکر کرده که البته با آنچه در بیانیه وزارت خارجه چین و خبرگزاری چینی شینهوا آمده متفاوت می‌باشد، حاوی سه نکته است، اول؛ ایران و امارات در مورد جزایر سه‌گانه از گفت‌وگو و راه‌حل مسالمت‌آمیز پیروی کنند. دوم؛ ایران با آژانس همکاری کند و به رژیم عدم اشاعه پایبند باشد. سوم؛ از دخالت در امور همسایگان پرهیز شود.

این سه گزاره آشنا و مکرر دولت‌های عربی طی حدود سه دهه گذشته است که هر بار در بیانیه‌هایی که به نام کشورهای عربی صادر شده، ذکر گردیده و هر بار هم ایران جواب داده است کما اینکه این بار هم وزیر امور خارجه ایران پاسخ محکم و همیشگی ایران را تکرار کرد.

در مورد جزایر سه‌گانه، موضع بیانیه صادرشده کشورهای عربی که امضای چین هم پای آن دارد، از موارد قبلی ضعیف‌تر است چرا که در بیانیه‌های قبلی کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس و کشورهای عضو اتحادیه عرب و گاهی بیانیه‌های یک کشور عربی عضو شورای همکاری خلیج‌فارس با صراحت از اماراتی بودن این جزایر صحبت به میان آمده است و اینک به‌طور کلی گفته شده این اختلاف از طریق گفت‌وگوی ایران و امارات حل‌وفصل شود.

البته این موضوع در همین اندازه هم غیرقابل پذیرش است؛ چرا که جمهوری اسلامی هیچ خدشه‌ای به حاکمیت خود بر این جزایر را برنمی‌تابد و اصولاً قایل به هیچ گفت‌وگویی در این زمینه نیست و به همین جهت هم ما موضع مطرح شده در این بیانیه و به‌طور خاص امضای رئیس‌جمهور چین پای آن را غیرمسئولانه تلقی می‌کنیم و جا دارد به همین علت به‌طور رسمی از دولت چین توضیح خواسته شود.

از آنجا که گفته می‌شود معاون نخست‌وزیر چین طی روزهای آینده به تهران می‌آید جا دارد ما پذیرش سفر او را به بعد از بیانیه ریاض موکول نمائیم. مسئولین چینی به یاد دارند که ایران در جریان سفر «نانسی پلوسی» رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان سفر وی را فتنه‌انگیزانه دانست و آن را محکوم کرد.

نکته دیگر بیانیه در مورد همکاری ایران با آژانس و پایبند بودن کشورمان به رژیم عدم اشاعه است. در جریان قطعنامه اخیر آژانس علیه ایران خود چینی‌ها با آمریکایی‌ها، انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها همراهی نکردند و در مورد عدم اشاعه هم خود بارها اعلام کرده‌اند، ایران تلاشی برای دستیابی به سلاح هسته‌ای نداشته است.

بنابراین در اینجا آنچه در بیانیه ریاض آمده و حاوی توصیه‌ای است که خود آن را تحصیل حاصل می‌دانند، و حاوی نکته تازه‌ای نیست.

درباره نکته سوم هم آنچه در بیانیه ریاض آمده اگرچه تصریح به دخالت ایران در امور همسایگان ندارد و عبارت بیانیه انشایی است، ولی این تاکید در بیانیه سمت و سوی قابل اعتراضی دارد و گویی ایران را به دخالت در امور دیگران متهم می‌کند! کاملاً معلوم است که ایران در امور همسایگان دخالتی ندارد و هیچ‌گاه سیاست ایران مبتنی بر آن نبوده و اصولاً همان‌طور که در قانون اساسی ایران آمده، دخالت کشوری در امور کشور دیگر را مردود و مذموم شمرده است.

بنابراین، این بخش از بیانیه اگرچه ادبیات منصفانه‌ای ندارد اما همین مقدار هم زیاده‌گویی، غیرقابل پذیرش و در خور انتقاد و اعتراض است.

۲- سفر رئیس‌جمهور چین به ریاض و تبدیل گفت‌وگوی دوجانبه به گفت‌وگوی بلوک عربی و چین، برای غربی‌ها و به‌ویژه آمریکا بسیار گزنده بود، توافقات نسبتاً گسترده – ۳۴ قرارداد – اقتصادی بین این دولت‌ها، وضع واشنگتن در عرصه بین‌الملل را نشان داد.

جهان در شرایط تحول به‌سر می‌برد و آمریکایی‌ها با چین چالش اقتصادی و امنیتی دارند و از سوی دیگر اکثر نزدیک به همه کشورهای عربی شرکت‌کننده در مذاکرات با رئیس‌جمهور چین، به‌طور سنتی در بلوک آمریکا قرار دارند و شرکت‌ مانورگونه آنان در مذاکرات ریاض نشان‌دهنده بروز ناامیدی از واشنگتن در بلوک آمریکاست.

به همین جهت مقامات وزارت خارجه آمریکا به این مذاکرات واکنش نشان دادند و از چین به‌عنوان یک خطر برای منطقه غرب آسیا یاد کردند.

یکی از مقاله‌نویسان روزنامه نیویورک‌تایمز نوشت در حالی که آمریکا در حال شناسایی‌ جای پاهایی در شرق آسیاست، چین در حال انعقاد قراردادهای متعدد اقتصادی با غرب آسیاست. البته در مورد نفوذ آمریکا در شرق آسیا که بعضی محافل ایرانی طی سال‌های اخیر روی آن مانور کرده‌اند، باید گفت فعلاً که نه به بار است و نه به دار. حداقل چهل سال است که ما با واژه «پیمان پاسیفیک» آشنا شده‌ایم و در این چهل سال شاهد هیچ پیشرفتی در موقعیت آمریکا در شرق آسیا نبوده‌ایم. در همین سال‌های اخیر و به‌خصوص در دو سال گذشته حتی نشانه‌هایی از فاصله گرفتن ژاپن و کره جنوبی از آمریکا بروز کرده است. بنابراین برخلاف آنچه در ایران تصور و تبلیغ شده است، آمریکا و چین در حال تغییر موقعیت مکانی در آسیا نیستند، کشوری در حال افول و کشور دیگر در حال ظهور است.

سرمقاله‌نویس نیویورک‌تایمز هم کنایه درستی زده یکی در پی جای پا و دیگری در حال عقد قراردادهای پیاپی!

البته در مورد اینکه آیا کنسرت متنوع ریاض می‌تواند صدای واحدی تولید کند یا نه، بحث زیادی وجود دارد. بن سلمان‌ها، ژنرال سیسی‌ها، بن‌زایدها، شیخ تمیم‌ها، برهان و… در طول ۷۷ سال گذشته – از زمان تأسیس اتحادیه عرب – هیچ‌گاه نتوانسته‌اند تولیدکننده صدای واحدی باشند.

از آنان نه امتی عربی تولید شده، نه جبهه‌ای عربی پدید آمده و نه شورایی کارآمد و نه اتحادیه‌ای مؤثر به وجود آمده است.

همین الان شورای همکاری خلیج‌فارس به دل و جگر زلیخا شبیه‌تر است تا به یک شورای هماهنگ‌ و اتحادیه عرب به افتراقیه شبیه‌تر است. این دولت‌های عربی در طول ده‌ها سال گذشته که متحد غرب شناخته می‌شدند، از روابط با دولت‌های آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان طرفی نبستند و همواره در برابر دشمنان خود هزیمت کردند.

حالا هم رابطه با چین نمی‌تواند گره تفرقه آنان را باز کند و همان‌گونه که قراردادهای اقتصادی با غرب، آنان را به کشورهایی صنعتی و پیشرفته تبدیل نکرده است، قراردادهای اقتصادی با چین هم کمکی به تغییر موقعیت ضعیف کنونی‌شان نمی‌کند. بعضی از آنان کماکان در جایگاه فروشنده نفت و بعضی دیگر در جایگاه دریافت‌کننده کمک‌های بلاعوض باقی می‌مانند.

۳- بعضی گفته‌اند ریاض می‌تواند روی روابط ایران و چین تأثیر منفی بگذارد. واقعیت این است که ایران در طول سال‌های گذشته، در ادبیات مقامات چینی، کشوری غیرقابل جایگزین در غرب آسیا معرفی شده است.

در سطح بین‌المللی هم ایران با کشورهایی نظیر عربستان، مصر و… مقایسه نمی‌شود. در ادبیات غربی‌ها هم وقتی صحبت از قدرت‌های آسیایی می‌شود، نام ایران کنار نام چین و روسیه می‌نشیند. بنابراین روابط چین با دولت‌های عرب خلیج‌فارس حتی اگر با عدد و رقم‌های اقتصادی درشتی همراه باشد، روابطی یکطرفه و یک‌بعدی است چرا که عرب‌های شرکت‌کننده در دیدار ریاض به غیر از نفت چیزی برای عرضه ندارند و حداقل فعلاً نمی‌توانند در عرصه‌های سیاست بین‌المللی نقشی برعهده بگیرند.

کشورهای عربی در کارزار امنیتی و اقتصادی میان چین و آمریکا موقعیتی ندارند تا پکن به آنان چشم بدوزد. در حوزه امنیتی نیز دولت‌های عربی واجد موقعیتی نیستند. این دولت‌ها به‌خصوص در شرایط متحول جهانی حرفی برای گفتن ندارند.

در طول سال‌های گذشته، سعودی‌ها حداکثر کاری که کرده‌اند در عرصه مدنی دست به آزادی‌هایی از نوع غربی‌ زده‌اند که نه تنها برای چین جاذبه‌ای ندارد بلکه در مقابل آن هم قرار دارد. بنابراین ما باید موقعیت تاریخی و بی‌بدیل کنونی خود را درک کرده و براساس آن به ایفای نقش کلان در عرصه بین‌الملل بپردازیم. «ایران تاریخی» با «اسلام بالنده» پیوند جهش‌آمیزی دارد؛ جمهوری اسلامی باید در این عرصه میدان‌داری کرده و شرکای واقعی خود را بشناسد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خروج از نسخه موبایل