او میگوید: «آش میپزیم، قیمه میپزیم، قرمه میپزیم، نماز جماعت و دعای عرفه برگزار میکنیم. قبل از کرونا هر پنجشنبه اینجا برنامهایست و نمیگذاریم چراغ خاموش شود. چون محسن چراغ دل ما را روشن کرد، چراغ دل یک ملت را روشن کرد، محسن تکاور بود، رفت و در راه وطن و اسلام شهید شد، چه افتخاری بالاتر از این، حالا من کوچکترین کاری که میتوانم بکنم همین است. البته من تنها نیستم، اینجا واقعا کار دلی است، جوانهای زیادی میآیند داوطلبانه پای کار میایستند»
پدر شهید قوطاسلو پسر جوانش را اینطور توصیف میکند: «جنگاور بود، چترباز بود، دورههایی که یک رنجر باید ببیند را گذرانده بود، کلاه سبز بود. از خیلی سال قبلتر مسوول حوزه بسیج و مسوول آموزش ناصحین شد و همیشه خودش را سرباز رهبر میدانست» او گریزی هم به حضور رهبر انقلاب بر سر مزار فرزندش زد و گفت: «محسن خیلی دوست داشت حضرت آقا را از نزدیک ببیند و حتی در وصیتنامهاش هم نوشته بود که آرزو دارم آقا دست متبرکشان را روی سرم بکشند که قسمت نشد و البته آقا بعد از شهادتش سر مزار محسن آمد و چند دقیقهای ایستادند.»
او درباره حضور فرزندش در سوریه گفت: قبلا یکبار به عراق رفته بود، اما آن موقع ماموریتش طولانی نبود. محسن درست است که پسرم بود، اما پشت و پناهخم بود، روی هم که آمد و گفت میخواهد به سوریه برود میدانستم این راه شهادت دارد، خودم هم در دوران دفاع مقدس جبهه بودم، میدانستم شرایط جنگ چگونه است البته این را هم قبول داشتم که شهادت نصیب هرکسی نمیشود و اینهایی که امروز میبینید شهید شدهاند برگزیده هستند.
انتهای پیام/ ۱۴۱
منبع خبر