مجاهدت

استراتژی ایران برای پیروزی بر عراق چه بود؟


استراتژی ایران برای پیروزی بر عراقبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «تاریخ هر عصری را پس از وقوع آن بهتر و دقیق‌تر می‌توان نگاشت!» این یک گزاره اولیه است تا تذکری باشد مبنی بر اینکه پس از گذشت سه دهه، روزبه‌روز سؤالات و مسائل جدیدی پیرامون مسئله جنگ پیش روی ما گشوده می‌شود. سؤالاتی جدیدی که با توجه به تفاوت در رویکرد‌های خاص هر نسل، از منظر ویژه‌ای به حوادث جنگ می‌پردازند و پاسخگویی به آن، عرصه قلم‌فرسایی گسترده‌ای را در این زمینه لازم نموده است.

سؤالی که در اینجا قصد بررسی آن را داریم، موضوع استراتژی یا برنامه‌های ایران برای پیروزی بر عراق در دوران دفاع مقدس است. در این زمینه، اگرچه ایران موردحمله نیرو‌های متجاوز بعثی قرار گرفت، اما با توجه به بی‌تفاوتی مجامع بین‌المللی به حقوق ضایع شده ایران، مسئولین ایرانی تصمیم گرفتند تا خودشان دشمن را سر جایش بنشانند.

ما برای ادای یک وظیفه اسلامی، وجدانی، ملی در این میدان وارد شده‌ایم

امام خمینی (ره) در یک سخنرانی جالب‌توجه در ۱۶ مرداد ۱۳۶۱ مواضع ایران را در مواجهه با عراق این‌طور بیان می‌کنند: «از اول من گفته‌ام که ما به‌شرط اینکه پیروز بشویم در میدان نیامده‌ایم. ما برای ادای یک وظیفه اسلامی، وجدانی، ملی وارد شده‌ایم در این میدان و شما و همه می‌دانند که ما اهل جنگ نیستیم که بخواهیم برویم یک کشوری را بگیریم یا کشورگشایی بکنیم. ما دنبال این هستیم که دنیا در صلح و آرامش باشد…. ما باید با همه برادر باشیم؛ با همه، همه مسلمین برادر باشیم و در مقابل کفار بایستیم، نه اینکه ما در مقابل مسلمین بایستیم. خوب، ما ناچاریم الآن، دفاع داریم می‌کنیم. ما تاکنون یک قدم برای جنگ برنداشته‌ایم؛ این‌ها همه دفاع است. الآن هم که ما وارد شده‌ایم در خاک عراق، برای دفاع است، نه برای چیز دیگر. بیایند آن‌ها کار‌ها را انجام بدهند، ما فوراً برمی‌گردیم. بیایند آن‌ها چیز‌هایی را که باید انجام بدهند، انجام بدهند، ما فوراً برمی‌گردیم. ما نه بصره را می‌خواهیم [و نه دیگر شهر‌ها را.]بصره برادر ماست، ما می‌خواهیم که چه بکنیم؟ و ما همیشه احتراز داریم از اینکه در بصره یک‌وقتی خونی بریزد و در سایر شهر‌های بغداد [هم]. [۱]با توجه به چنین رویکردی، ایران به‌عنوان یک ملت مظلوم، نه به دنبال شکست یک کشور دیگر و یا گرفتن منطقه‌ای، بلکه مواردی ازجمله اخراج کامل نیرو‌های عراقی از مناطق اشغالی، دور کردن آتش توپخانه دشمن از مناطق مرزی، تنبیه کردن متجاوزان بعثی به‌منظور عدم تکرار حمله، متجاوز شناختن عراق و دریافت غرامت برای جبران خسارت‌هایی وارده را دنبال می‌کرد که در صورت تحقق این اهداف، پیروزی مدنظر رقم می‌خورد.»

پیروزی در جنگ و دست‌یابی به اهداف با تحقق سه استراتژی کلی

ایران برای رسیدن به اهداف خود، سه برنامه و یا استراتژی کلی داشته است. استراتژی اول با توجه به برتری نیروی انسانی ایران «مقابله نظامی» در عرصه میدانی بوده که این موضوع خود شامل مراحلی ازجمله؛ «مقاومت» و حفظ شهرها، آزادسازی مناطق اشغال‌شده تا عملیات بیت‌المقدس و سپس «تعقیب و تنبیه» نیرو‌های حزب بعث در داخل خاک عراق بعد از عملیات رمضان، به‌منظور دور کردن تهدید و جلوگیری از حملات احتمالی آینده بود. در این راستا ایران در تلاش بود تا با اجرای نبرد‌های متوالی یا متناوب آفندی، ضربات پیاپی بر ارتش عراق وارد سازد و با بهره‌گیری از برتری نیروی انسانی اعم از کمی و کیفی نسبت به ارتش عراق، قدرت مقاومت و میل به ادامه جنگ را در افراد ارتش عراق تضعیف کند تا به یک پیروزی چشمگیر در داخل خاک عراق دست یابد. [۲]

در استراتژی دوم؛ می‌توان به دیپلماسی ایران در عرصه جهانی به‌منظور مقابله با دروغ‌پردازی‌های صدام در عرصه بین‌المللی علیه ایران و مظلوم‌نمایی‌هایی ازجمله ادعا‌های صلح‌طلبی اشاره کرد. در این زمینه نماینده ایران در سازمان ملل و همچنین وزارت امور خارجه عهده‌دار این مسئولیت بودند.

در این زمینه می‌توان به نامه نماینده دائمی جمهوری اسلامی ایران خطاب به رئیس شورای امنیت اشاره کرد که ایشان ضمن تکذیب ادعا‌های عراق مبنی بر عقب‌نشینی از خاک ایران، ادامه حملات عراق به مناطق مسکونی را یادآور شده و تنبیه حکومت این کشور را ضروری خوانده است. در این نامه آمده است:

«عراق به‌طور کامل از سرزمین ایران عقب‌نشینی نکرده است. نیرو‌های عراق علی‌رغم ادعا‌های خود، هنوز بخش‌هایی از خاک ایران را در اشغال دارند. اگرچه تحرکاتی در نیرو‌های عراق در غرب ایران دیده شده، اما این اقدامات در جهت بهبود وضعیت دفاعی در دشت‌ها و شهر‌ها تا ارتفاعات و حفر سنگر و استحکامات در خاک ایران می‌باشد.»

نماینده ایران در ادامه این نامه با اشاره به اینکه نیرو‌های عراق در تحرکشان و اتخاذ مواضع جدید همان اقدامات ۲۱ ماه گذشته جنگ را مرتکب شده‌اند، آورده است که توپخانه عراق هنوز شهر‌ها را گلوله‌باران می‌کند و تنها در یک روز براثر گلوله‌باران آبادان و خرمشهر، هشت تن کشته و ۲۹ تن مجروح شدند. [۳](برای اطلاع بیشتر از جزئیات نامه‌نگاری‌ها و فعالیت‌های دیپلماتیک ایران، می‌توان به مجموعه چند جلدی: «جنگ ایران و عراق در اسناد سازمان ملل» مراجعه نمود.) [۴]

حضرت امام (ره) در این رویکرد این‌طور می‌فرمایند: «حالا ما قبول می‌کنیم از شما که بیایید بروید بیرون، قبول، بسم‌الله، تشریف ببرند. اما نه اینکه [با] رفتن بیرون، تمام شد قضیه. این‌یکی از چیز‌هایی است که ما می‌خواستیم. دوتای دیگرش مانده است که بُعد معنوی آن در نظر ماست، بُعد سیاسی آن در نظر ماست، نه بُعد مادی آن تا اینکه بگویید که غمض عین کنید، طلبی دارید از ما نگیرید. مگر ما می‌توانیم که صرف‌نظر کنیم از یک‌چیزی که جانی را به جنایت خودش تشویق می‌کند؟ ما باید جانی را در دنیا رسوا کنیم و جرمی که کرده است از او بگیریم تا این امور لااقل، محدود بشود؛ اگر از بین نمی‌رود؛ لااقل، محدود بشود. این‌طور نشود که هرکسی افسارگسیخته بریزد شهر‌های دیگران را از بین ببرد و اموال مردم را غارت کند و آتش بزند و بعد هم بگوید خوب، بسیار خوب، حالا دیگر صلح می‌کنیم! این صلح نیست.» [۵]

در استراتژی سوم نیز نوعی برقراری ارتباط با مردم عراق به‌منظور کنار زدن حزب بعث و تشکیل یک دولت توسط مردم عراق مدنظر بوده است. در این زمینه گاهی مردم عراق و یا نیرو‌های نظامی این کشور مخاطب سخنان امام بوده‌اند. برای مثال می‌توان به مورد پیش رو اشاره کرد که امام خطاب به ارتشیان عراقی فرمودند: «برادران ارتش عراق! تا کی می‌خواهید اسیر کفار باشید و به امر آنان با کشور برادر و همسایه و اسلامی خود در جنگ باشید؟ تا کی می‌خواهید به نفع کفار، به اسلام و قرآن مجید و کشور اسلامی هجوم نموده و برادران خود را شهید کنید؟ بپا خیزید و دست این جنایتکاران را از کشور اسلامی خود قطع کنید.» [۶]

البته جالب‌توجه‌ترین اقدام امام خمینی در این زمینه را می‌توان به نامه ایشان خطاب به ملت و ارتش عراق به‌منظور دعوت به قیام علیه رژیم بعث اشاره کرد که با شروع عملیات رمضان و آغاز ورود ایران به خاک عراق نوشته شد.

متن نامه تاریخی امام خمینی (ره) خطاب به ارتش و ملت عراق، ۲۳ تیر ۱۳۶۱:

«بسم‌الله الرحمن الرحیم‏

‏‏ ملت مظلوم دربند عراق، عزیزان زجردیده و شکنجه کشیدۀ محترم بین‌النهرین

‎اکنون‌که برادران مجاهد شما در دفاع از میهن خود و دفع حملات دشمن اسلام مجبور‏‎ ‎‏شدند به خاک عراق بیایند تا به خواست خداوند متعال ملت ستمدیدۀ عراق را از شرّ‏‎ ‎‏حزبی که در طول سلطۀ غیرمشروعش بر کشور اسلامی، آن‌چنان ضربه‌ها به این ملت‏‎ ‎‏شریف وارد کرده که قابل‌شمارش نیست نجات دهند.

چه علمای بزرگی مثل مرجع‏‎ ‎عظیم‌الشأن آیت‌الله حکیم ـ قدس سره ـ از جور و ستم و فشار‌های غیرانسانی این حزب‏‎ ‎‏کافر در منزل خود منزوی و با دل خون به جوار رحمت حق رخت بربستند، و مثل شهید‏‎ ‎‏مظلوم، عالم آگاه، آیت‌الله صدر و خواهر بزرگوارش که در تحت شکنجۀ دژخیمان‏‎ ‎‏صدام عفلقی جان خودشان را فدا کردند و چه جوانان عزیز و برومند عراق که در حبس‏‎ ‎‏و شکنجه به سر برده و بالاخره به دست این حزب به لقاءالله شتافتند.

و اکنون‌که قریب دو‏‎ ‎‏سال است که به جمهوری اسلامی به جرم اسلامی بودنش حمله کرده‌اند و روی مغول را‏‎ ‎‏سفید کرده‌اند، هزاران جوان عراقی و ایرانی را که سرمایه‌های ملت خویش بودند فدای‏‎ ‎‏هوا‌های نفسانی خودشان نمودند که شما بهتر جنایات این حزب و صدام، این ابر‏‎ ‎‏جنایتکار را می‌دانید، بپا خیزید و با برادران صمیمی خود دست اخوت اسلامی دهید و‏‎ ‎‏این حکومت ستمگر را از صحنه خارج کنید و خود با تضمین خود، حکومت اسلامی‏‎ ‎‏دلخواه را تشکیل دهید.

ملت عزیز عراق، اکنون‌که برادران شما با فداکاری، جان‌برکف‏‎ ‎برای حفظ میهن خود و نجات برادران عزیز دربند خود به‌سوی شما آمده‌اند، قیام کنید‏‎ ‎‏و با الهام از اسلام بزرگ بر دشمنان اسلام بتازید که برادران عزیز شما و ملت شریف‏‎ ‎‏ایران از پشت جبهه‌ها به جبهه می‌آیند و با کمک شما عزیزان و برادران ایمانی، این‏‎ ‎غده‌های سرطانی را از قلب یک کشور اسلامی بیرون ریخته و ملت شریف عراق را بر‏‎ ‎‏سرنوشت خود حاکم می‌گردانند.‌

ای اهالی غیور بصره، به استقبال برادران مؤمن خود‏‎ ‎‏بیایید و دست ستمکار عفلقی‌های کافر را از بلاد خود کوتاه کنید.‌ ای اهالی محترم اعتاب‏‎ ‎‏مقدسه،‌ ای جوانان غیور که در هر فرصت بر این ناپاکان تاخته‌اید، فرصتی را که خداوند‏‎ ‎‏به شما عنایت نموده غنیمت شمرید و مردانه قیام کنید و سرنوشت خویش را به دست‏‎ ‎‏گیرید.‌

ای ارتشیان گرفتار حزب کافری که برای هوا‌های نفسانی خویش جوانان شما را به‏‎ ‎‏قربانگاه فرستادند، برادران ما برای نجات شما آمده‌اند و با فداکاری و توکل به خدای‏‎ ‎‏تعالی این رژیم کافر و ستمگر ر ا به جهنم می‌فرستند. شما عزیزان دربند بپا خیزید و خود‏‎ ‎‏و میهن خود را با کمک برادران ایرانی خود نجات دهید و نگذارید مقدرات کشورتان‏‎ ‎‏در آمریکا طرح‌ریزی شود؛ و شما‌ ای برادران و جوانان ایرانی، به کمک برادران رزمندۀ‏‎ ‎‏خود بشتابید، که این لحظه از حساس‌ترین لحظات سرنوشت‌ساز است.

یا پیروزی اسلام بر‏‎ ‎‏کفر عفلقیان و یا خدای‌نخواسته اگر غفلتی و یا اهمالی شود شکست اسلام و ننگ ملت‏‎ ‎‏برای همیشه؛ و هیهات که شما جوانان غیور زیر بار ذلت بروید. پس تکلیف اسلامی و‏‎ ‎‏میهنی شما اقتضا دارد که به‌سوی جبهه‌ها جوانمردانه هجوم آورید و بکوشید تا جامۀ‏‎ ‎‏ذلت نپوشید؛ و بدانید که روحیۀ ارتش عراق به‌کلی از دست رفته است و اسلام، امروز‏‎ ‎‏احتیاج به شما جوانان برومند دارد. به‌سوی نبرد با کفر بشتابید و برادران عراقی خود را‏‎ ‎‏نجات دهید و برادران جان‌برکف رزمندۀ جمهوری اسلامی را کمک کنید که فردا دیر‏‎ ‎‏است. از خداوند متعال نصرت اسلام و مسلمین را خواستارم. ‏ روح‌الله الموسوی الخمینی‏ [۷]»

منابع

[۱]- صحیفه امام، جلد ۱۶، ص ۴۰۵

[۲]- مسائل اساسی جنگ، ص ۵۴۹

[۳]- روزشمار جنگ ایران و عراق، علی‌رضا لطف‌الله زادگان، ج ۲۰، چ ۱، مرکز تحقیقات و مطالعات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۷۹. ص ۱۲۸ و ۱۲۹

[۴]- جنگ ایران و عراق در اسناد سازمان ملل، محمدعلی خرمی، تهران، مرکز اسناد دفاع مقدس.

[۵]- صحیفه امام، جلد ۱۶، ص ۳۲۲.

[۶]- صحیفه امام، ج ۱۳، صص ۲۵۴ و ۲۵۵

[۷]- صحیفه امام، جلد ۱۶، ص ۳۷۵ و ۳۷۶

انتهای پیام/ 141



منبع خبر
خروج از نسخه موبایل