نماد سایت مجاهدت

خوشحالم که جانم را نثار اسلام می‌کنم

خوشحالم که جانم را نثار اسلام می‌کنم


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از سمنان، دوران دفاع مقدس تنها بخشی از تاریخ نیست بلکه برگ های زرینی از رشادت هایی است که با همت رزمندگان و شهدا رقم خورد که ایثار،شهادت و رشادت های شهدا مایه بقای انقلاب اسلامی است.

«اسماعیل برهانی» یکی از ۳ هزار شهید استان سمنان است که در ادامه فرازی از وصیت‌نامه این شهید را از نظر می‌گذرانیم.

«اسماعیل برهانی» فرزند «یوسفعلی» پنجم تیر ۱۳۳۷ در شهرستان سمنان به دنیا آمد و ۷ بهمن ۱۳۶۶ در ارتفاعات گوجار عراق بر اثر اصابت گلوله شهید شد. پیکر وی را در گلزار شهدای امامزاده اشرف زادگاهش به خاک سپردند.

فراز‌هایی از وصیت‌نامه «اسماعیل برهانی»

برادران عزیز! شما را به تقوی سفارش می‌کنم. خوشحالم که جانم را نثار اسلام و مکتب حضرت محمد (ص) و امام علی (ع) می‌کنم. افتخارم این است مسلمانم؛ زیرا اسلام به من فهماند که چگونه بیندیشم و چگونه راهم را انتخاب کنم. این دفاع موقعیتی بود که عاشورای حسینی، بار دیگر در این سرزمین زنده شود و نشان داد که هنوز هم حسینی‌ها هستند که حکومت الله را در سراسر جهان برقرار سازند.

من با کمال میل به جبهه آمدم؛ زیرا ما فقط به خودمان تعلق نداریم، یعنی خلق نشدیم که راحت طلب باشیم و فقط درپی آسایش دنیوی، بلکه برای آزمایش آفریده شدیم تا با سربلند بیرون آمدن از این آزمون به زندگی جاوید آن جهان دست یابیم. جوانان عزیز! درخت انقلاب احتیاج به خون دارد تا سیراب بماند. اکنون که صدای «هل من ناصر ینصرنی» حسین زمان به گوش می‌رسد، بر همه ملت مسلمان واجب است که لبیک بگوییم. امروز در راه عقیده‌ای جهاد می‌کنیم که به حقانیت آن کاملاً آگاهیم و غیر از این برای ما راهی نیست، یا پیروز می‌شویم و یا با شهادتمان اسلحه‌ای مرگبار بر فرق دشمنان اسلام فرود می‌آوریم. «و نرید ان نمن على الذین استضعفوا فی الارض ونجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثین را خداوند به بندگان صالح خود وعده داده است.»

راه و حرکت ما تازه آغاز نشده، بلکه از تاریخ هابیل و قابیل شروع شده است. ما با نثار خون خود، زمینه حکومت حضرت مهدی (عج) را فراهم می‌کنیم. عزیزان! نمی‌توانیم در این دنیایی که هر لحظه، خون بی‌گناهی به دست اربابان مزدوری چون کارتر، صدام و دیگر جنایتکاران به زمین می‌ریزد، ساکت باشیم و حرفی نزنیم. باید در صف حق قرار گیریم، چه بهتر که در این راه شهادت نصیب ما بشود. رمز جاودانگی در خون شهید نهفته است و بانگ تکبیر از قطره‌قطره خون او بلند است. راه ولایت فقیه استمرار راه انبیاست.

خدایا! تو خودت به من جان دادی و خودت هم جانم را خواهی گرفت، پس مرا در صراطی قرار بده که در لحظه جان دادن حسرت نخورم. بارالها! آن‌قدر گناه کردم و از فرمانت سرپیچی نمودم، که شرمنده‌ام و از تو می‌خواهم مرا از آمرزیدگان درگاهت قرار بدهی و شهادت در راهت را نصیبم کنی. پروردگارا! اسلام و مسلمین را یاری ده و پیروزی را هر چه زودتر برای مسلمین نایل گردان. خدایا! از تو می‌خواهم در ظهور امام زمان تعجیل کنی و بر سلامتی نایبش بیفزایی و عمرش را افزون گردانی.

پدر و مادر گرامی! در شهادتم بی‌تابی نکنید؛ زیرا خداوند شما را امتحان کرده و فرزند، امانت خدا در نزد پدر و مادرش است. مادرم! درود بر تو که بر احساس مادرانه‌ات غلبه کردی و فرزندت را روانه میدان نبرد با کفار نمود‌ه‌ای، من به داشتن چنین مادری افتخار می‌کنم. مادر! می‌دانم زحمت زیادی برایم کشیدی، ان‌شاءالله حلالم کنی. خواهرم! زینب زمان باش و با ناملایمات، دست و پنجه نرم کن، در برابر سختی‌ها و دشواری‌ها استوار باش و حجاب و پاکدامنی را سرلوحه زندگی‌ات قرار بده. برادران عزیزم! امیدوارم اسلحه به زمین افتاده‌ام را به دست گیرید. همسرم! صبر و استقامت کن و در سوگ هجرتم اشک نریز، فرزندانم را طوری تربیت کن که ادامه دهنده راهم باشند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خروج از نسخه موبایل