مجاهدت

ماجرای سفر مشکوک و عجیب همسر شهید به کربلا + عکس


بعد از ظهر از سر کار آمد، گفت شما می روید کربلا؟ بعد من خندیدم و گفتم نخیر ما ایندفعه با هم می رویم. بعد خندید گفت که من نمی روم، تو دوباره برو. گفتم چرا اینقدر اصرار می کنی؟ من این‌دفعه تنها نمی روم!

ماجرای سفر مشکوک و عجیب همسر شهید به کربلا + عکس
مدافع حرم فاطمیون، شهید محمد رضایی



منبع
خروج از نسخه موبایل